امروز وقتی نگاهم افتاد

امروز وقتی نگاهم افتاد
به آینه سفره هفت سین

نه شکست ها
نه پیروزی ها
نه زخم ها
نه خاطره ها
هیچکدام پیدا نبود

من فقط آدمی دیدم پخته تر
این " تَر " را دوست تر میدارم
شاید " حوّل حالنا " همین باشد
دیدگاه ها (۶)

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

آرامم...برای خودم چای می‌ریزم، زیر باریکه‌ی نور پنجره می‌نشی...

خدایا دوستت دارم و حسادت می‌کنم که اینهمه آدمِ دیگر هم تو را...

مادر بزرگ همیشه می گفت عشق صف نون نیست که صبر کنی تا نوبت تو...

آپدیت استوری اینستاگرام نامجون ✨ ترجمه ی ویدیو:اولین نکته‌ ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط