من از یاد تمام دوستانم فراموشم فراموشم فراموش

من از یاد تمام دوستانم، فراموشم، فراموشم، فراموش
تمام دلخوشی من تو هستی، مبر هرگز مرا از یاد، فریاد

همیشه باورم شد یاورم نه، همیشه دشمنم، همسنگرم نه
بزن جیغ و بگو با این تناقض، چگونه در دلم افتاد!؟ فریاد!

ازین طرز سکوتم مرگ بهتر، مرا فریاد کن شاید نمیرم
مرا فریاد کن شاید بمیرم، برون آ! هر چه بادا باد، فریاد
محمد خوش بین
دیدگاه ها (۱)

دو اتفاق به هم بافته دو رنگ عجیبدو چشم شوخ دو تا مهره ی قشنگ...

محمد خوش بین

محمد خوش بین

سازها بشکست و درد شاعران از حد گذشتسالهای انتظاری بر من و تو...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط