غزلی اجتماعی از استاد صغیر اصفهانی:
غزلی اجتماعی از استاد #صغیر #اصفهانی:
آنچه میدانیش دنیا، خورد و خوابی بیش نیست
و آنچه میخوانیش گردون پیچ و تابی بیش نیست
هیچکس کام مراد از بحر امکان تر نکرد
راستی چون بنگری عالم سرابی بیش نیست
مکنت و ثروت عیال و مال و ایوان و سرا
روی هم چون جمع سازی اضطرابی بیش نیست
هست هستی بحر ژرفی موج خیز و بیکران
واندر آن دریا وجود ما حبابی بیش نیست
عمر نوح و گنج قارون ملک اسکندر تو را
گر میسر شد به وقت مرگ خوابی بیش نیست
اهل دنیا عمر خود را صرف دنیا میکنند
گر حیات این است خود سوءالعذابی بیش نیست
از حلال و از حرام مال مال اندوز را
عاید و واصل حسابی یا عقابی بیش نیست
در جهان آمد صغیر و چند روزی ماند و رفت
یادگار از وی در این عالم کتابی بیش نیس
#کانال مداحان و شاعران اصفهان:
@madahanesfahan
آنچه میدانیش دنیا، خورد و خوابی بیش نیست
و آنچه میخوانیش گردون پیچ و تابی بیش نیست
هیچکس کام مراد از بحر امکان تر نکرد
راستی چون بنگری عالم سرابی بیش نیست
مکنت و ثروت عیال و مال و ایوان و سرا
روی هم چون جمع سازی اضطرابی بیش نیست
هست هستی بحر ژرفی موج خیز و بیکران
واندر آن دریا وجود ما حبابی بیش نیست
عمر نوح و گنج قارون ملک اسکندر تو را
گر میسر شد به وقت مرگ خوابی بیش نیست
اهل دنیا عمر خود را صرف دنیا میکنند
گر حیات این است خود سوءالعذابی بیش نیست
از حلال و از حرام مال مال اندوز را
عاید و واصل حسابی یا عقابی بیش نیست
در جهان آمد صغیر و چند روزی ماند و رفت
یادگار از وی در این عالم کتابی بیش نیس
#کانال مداحان و شاعران اصفهان:
@madahanesfahan
۱.۳k
۲۸ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.