ما رأیتُ الا جَمیلا
ما رأیتُ الا جَمیلا
همسر شهید محسن حججی:
چیزی جز زیبایی در شهادت محسن ندیدم
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
◾ ️دلنوشتهای برای شهید «محسن حججی
▪ ️با این حال، در چند روز گذشته یک تصویر در برابرم قرار گرفته و اصلا رهایم نمیکند. صحنه اسارت «محسن حججی». این صحنه را از همان لحظهای که دیدم، احساس کردم تا نفس میکشم با من خواهد بود، هر کاری کردم که ننویسم، نتوانستم. نمیدانم چرا وقتی آن صحنه را دیدم ناگهان به یاد کربلا افتادم. من شک ندارم «شمر» همان کسی است که پشت سر محسن ایستاده و خنجر به دست منتظر است تا «عاشورایی» دیگر رقم بزند. چشمانش و نگاهش پر از شرارت است. «شمر» هم نماز میخواند و قرآن را تلاوت میکرد، اما کاری کرد که تا تاریخ هست، نامش به لعنت یاد شود. مجری شبکه خبری المنار هم این تصویر سازی را برای خودش کرد و این نشان میداد که تراژدی غمبار کربلا برای شیعیان علی (ع) تا همیشه ادامه خواهد داشت. به خودم افتخار کردم وقتی صلابت را در نگاه «محسن حججی» دیدم. راستش را بخواهید، حسودیم شد، من اصلا نمیتوانم جای او باشم، حتی تصور کردنش هم سخت است.
▪ ️مادری که چنین فرزندی را تربیت کرده، بدون شک پدری داشته که نان حلال سر سفرهاش برده است، همسری داشته که با اعتقاد به دفاع از وطن و دین او را راهی میدان خطرناک و بدون بازگشت جنگ کرده است. او فرزند رشید «ایران» است که در گذر تاریخ توانستهاند این خاک را حفظ کنند. هر چه دنبال واژه میگردم که این صحنه را توصیف کنم، باور کنید کلمات از دستم فرار میکنند. انگار حتی دوست ندارد او را توصیف هم کنیم. هیچ وقت تا الان در نوشتن این همه قلمم ناتوان نبوده است. مانند شهید «محسن حججی» بسیار داشتهایم، اما صحنهای که او رقم زد، بینظیر است. این صحنه باید تا ابد در تاریخ ایران ثبت شود. باید نسلهای بعد بدانند که «به پاس هر وجب خاکی از این ملک/چه بسیار است آن سرها که رفته! ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک/خدا داند چه افسرها که رفته»
▪ ️تاریخ در امواج سهمگین خود تکرارهای بینقصی دارد که نباید به سادگی از آن گذشت. «محسن حججی» نگارهای از تاریخ را رقم زد که شاعران و ادیبان برای لحظه لحظه آن باید قلم به دست بگیرند و بنویسند. گروهی نادان که میگویند چرا ایران در عراق و سوریه حضور دارد، از نسل همانهایی هستند که میگفتند سپاه مغول از خوارزم عبور نخواهد کرد، همانهایی هستند که در جنگ هشت ساله از ترس موشک به روستاهای دور افتاده رفتند در حالی که بچههای همان روستاها و همسایگان آنها در همان شهر برای دفاع از خاک وطن در مرزها خون میدادند. شاید نتوانسته باشم آنگونه که دوست داشتم حرف دلم را بزنم، اما بهعنوان ادمین کانال اخبار سوریه و یک خبرنگار «ایرانی» قول شرف میدهم تا زنده هستم و نفس میکشم، راه او را ادامه دهم.
✔ ️ادمین کانال اخبارسوریه
همسر شهید محسن حججی:
چیزی جز زیبایی در شهادت محسن ندیدم
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
◾ ️دلنوشتهای برای شهید «محسن حججی
▪ ️با این حال، در چند روز گذشته یک تصویر در برابرم قرار گرفته و اصلا رهایم نمیکند. صحنه اسارت «محسن حججی». این صحنه را از همان لحظهای که دیدم، احساس کردم تا نفس میکشم با من خواهد بود، هر کاری کردم که ننویسم، نتوانستم. نمیدانم چرا وقتی آن صحنه را دیدم ناگهان به یاد کربلا افتادم. من شک ندارم «شمر» همان کسی است که پشت سر محسن ایستاده و خنجر به دست منتظر است تا «عاشورایی» دیگر رقم بزند. چشمانش و نگاهش پر از شرارت است. «شمر» هم نماز میخواند و قرآن را تلاوت میکرد، اما کاری کرد که تا تاریخ هست، نامش به لعنت یاد شود. مجری شبکه خبری المنار هم این تصویر سازی را برای خودش کرد و این نشان میداد که تراژدی غمبار کربلا برای شیعیان علی (ع) تا همیشه ادامه خواهد داشت. به خودم افتخار کردم وقتی صلابت را در نگاه «محسن حججی» دیدم. راستش را بخواهید، حسودیم شد، من اصلا نمیتوانم جای او باشم، حتی تصور کردنش هم سخت است.
▪ ️مادری که چنین فرزندی را تربیت کرده، بدون شک پدری داشته که نان حلال سر سفرهاش برده است، همسری داشته که با اعتقاد به دفاع از وطن و دین او را راهی میدان خطرناک و بدون بازگشت جنگ کرده است. او فرزند رشید «ایران» است که در گذر تاریخ توانستهاند این خاک را حفظ کنند. هر چه دنبال واژه میگردم که این صحنه را توصیف کنم، باور کنید کلمات از دستم فرار میکنند. انگار حتی دوست ندارد او را توصیف هم کنیم. هیچ وقت تا الان در نوشتن این همه قلمم ناتوان نبوده است. مانند شهید «محسن حججی» بسیار داشتهایم، اما صحنهای که او رقم زد، بینظیر است. این صحنه باید تا ابد در تاریخ ایران ثبت شود. باید نسلهای بعد بدانند که «به پاس هر وجب خاکی از این ملک/چه بسیار است آن سرها که رفته! ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک/خدا داند چه افسرها که رفته»
▪ ️تاریخ در امواج سهمگین خود تکرارهای بینقصی دارد که نباید به سادگی از آن گذشت. «محسن حججی» نگارهای از تاریخ را رقم زد که شاعران و ادیبان برای لحظه لحظه آن باید قلم به دست بگیرند و بنویسند. گروهی نادان که میگویند چرا ایران در عراق و سوریه حضور دارد، از نسل همانهایی هستند که میگفتند سپاه مغول از خوارزم عبور نخواهد کرد، همانهایی هستند که در جنگ هشت ساله از ترس موشک به روستاهای دور افتاده رفتند در حالی که بچههای همان روستاها و همسایگان آنها در همان شهر برای دفاع از خاک وطن در مرزها خون میدادند. شاید نتوانسته باشم آنگونه که دوست داشتم حرف دلم را بزنم، اما بهعنوان ادمین کانال اخبار سوریه و یک خبرنگار «ایرانی» قول شرف میدهم تا زنده هستم و نفس میکشم، راه او را ادامه دهم.
✔ ️ادمین کانال اخبارسوریه
۱.۶k
۲۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.