پارت۴۶
پارت۴۶
جویی: میبینم میخواستی به عشق زنگ بزنی..حالا چیشد برداشت؟؟نچ چون اصلا براش مهم نیستی
اریکا: زر نزن...حتما داره دنبالم میگرده خطش اشغال بود
سومی: تو خفه شو..(محکم با پاهاش به ساق پای اریکا میزنه و اریکا میوفته زمین )
جونگ کوک وقتی منو نخواست حق نداره بره با یکی دیگه
جویی: ببرینشون
جیهیو: نه حق ندارین بهمون دست بزنید
(بچه ها من اسم ادمای جویی و سومی گذاشتم گولاخ 😁)
بعد مارو بردن..............
چند ساعت بعد
تهیونگ: دارم دیوونه میشمم پس اینا کجان سوار کدوم ماشین شدن 😭جیهیو
جونگ کوک: منم خیلی نگرانممممم به گوشیش زنگ میزنم میگه خاموشه
این پلیسا هم هیچکاری نمیتونن بکنن...اگه اتفاقی براشون افتاده باشه چی؟ 😭
تهیونگ: امروز..امروز کسی ناشنا بهت زنگ نزد
جونگ کوک: نه....چرا چرا زنگ زد
کنیم
تهیونگ: کی بود چی گفت
جونگ کوک: از اداره برق زنگ زده بودن
تهیونگ:😐اخه اداره برق میخواد چه گوهی بخوره دیگه کسی زنگ نزد؟؟؟؟
جونگ کوک: نه
تهیونگ: بیشتر فک کن
جونگ کوک:(امروز کی زنگ زد بهم ؟؟؟؟ایییی وایی)فهمیدممم
تهیونگ: بگوووو
جونگ کوک:سومی بهم زنگ زد
تهیونگ: چی گفت؟؟
جونگ کوک: گفت نمیزارم به همین راحتی بری سر زندگی .....ولی من دستکمش گرفتم
تهیونگ: کاررر خودشهه حتما جوییم باهاشه
زنگ بزن به همون شماره ی که سومی زنگ زد بهت
جونگ کوک: بوق....بوق..ً...بوق
سومی: (ای داد جونگ کوکه )
جویی: کیههه؟؟...جونگ کوک؟؟؟؟؟شمارتو از کجا داره؟؟؟
بگووو(با داد)
سومی: چیزهه....من امروز به جونگ کوک زنگ زدم
جویی: چه گوهیی خوردی؟؟؟؟؟؟میدونی الان چه دردسری درست کردی
سومی: ببخشید....خب الان باید چیکار کنیم
جویی: خفه شوو ببینم چیکار میتونیم بکنیم
اریکا: جونگ کوکم میدونم نجاتمون میدی لطفا سریعتر بیا😭😭😭
جیهیو: اگه حق با جویی باشه چیی؟؟؟اگه اونا حتی دنبالمون نگردن چی؟؟؟
اریکا: جیهیو تو واقعا باور کردی ؟؟؟اونا دارن دنبال ما میگردن
جیهیو:😭😭😭نمیدونممم
جویی: میبینم میخواستی به عشق زنگ بزنی..حالا چیشد برداشت؟؟نچ چون اصلا براش مهم نیستی
اریکا: زر نزن...حتما داره دنبالم میگرده خطش اشغال بود
سومی: تو خفه شو..(محکم با پاهاش به ساق پای اریکا میزنه و اریکا میوفته زمین )
جونگ کوک وقتی منو نخواست حق نداره بره با یکی دیگه
جویی: ببرینشون
جیهیو: نه حق ندارین بهمون دست بزنید
(بچه ها من اسم ادمای جویی و سومی گذاشتم گولاخ 😁)
بعد مارو بردن..............
چند ساعت بعد
تهیونگ: دارم دیوونه میشمم پس اینا کجان سوار کدوم ماشین شدن 😭جیهیو
جونگ کوک: منم خیلی نگرانممممم به گوشیش زنگ میزنم میگه خاموشه
این پلیسا هم هیچکاری نمیتونن بکنن...اگه اتفاقی براشون افتاده باشه چی؟ 😭
تهیونگ: امروز..امروز کسی ناشنا بهت زنگ نزد
جونگ کوک: نه....چرا چرا زنگ زد
کنیم
تهیونگ: کی بود چی گفت
جونگ کوک: از اداره برق زنگ زده بودن
تهیونگ:😐اخه اداره برق میخواد چه گوهی بخوره دیگه کسی زنگ نزد؟؟؟؟
جونگ کوک: نه
تهیونگ: بیشتر فک کن
جونگ کوک:(امروز کی زنگ زد بهم ؟؟؟؟ایییی وایی)فهمیدممم
تهیونگ: بگوووو
جونگ کوک:سومی بهم زنگ زد
تهیونگ: چی گفت؟؟
جونگ کوک: گفت نمیزارم به همین راحتی بری سر زندگی .....ولی من دستکمش گرفتم
تهیونگ: کاررر خودشهه حتما جوییم باهاشه
زنگ بزن به همون شماره ی که سومی زنگ زد بهت
جونگ کوک: بوق....بوق..ً...بوق
سومی: (ای داد جونگ کوکه )
جویی: کیههه؟؟...جونگ کوک؟؟؟؟؟شمارتو از کجا داره؟؟؟
بگووو(با داد)
سومی: چیزهه....من امروز به جونگ کوک زنگ زدم
جویی: چه گوهیی خوردی؟؟؟؟؟؟میدونی الان چه دردسری درست کردی
سومی: ببخشید....خب الان باید چیکار کنیم
جویی: خفه شوو ببینم چیکار میتونیم بکنیم
اریکا: جونگ کوکم میدونم نجاتمون میدی لطفا سریعتر بیا😭😭😭
جیهیو: اگه حق با جویی باشه چیی؟؟؟اگه اونا حتی دنبالمون نگردن چی؟؟؟
اریکا: جیهیو تو واقعا باور کردی ؟؟؟اونا دارن دنبال ما میگردن
جیهیو:😭😭😭نمیدونممم
۵۷.۱k
۰۴ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.