سالهاست که لغت می چینم

سالهاست که لغت می چینم
از تمام فصل ها...

سرما سرم را پایین نگه داشته

این آفتاب پشت کدام کوه غروب کرده؟
دهخدا خسته شد میان ورق زدن هایم

بگو که طلوع می کنی
تا جمله را نبندم از نو بـاز کنم

کلمه در تو ایستاده
طلوع
قریب به چندسال است که رفته ای

#رسول_آقابالی
دیدگاه ها (۳)

پاییز هم گذشت...مثل تو از من...ومن هنوز هم پای معادله ای چند...

از بندهای شعرقیدها را بردار!نمی بینی!؟دارم عاشق می شوم،عشق ک...

در دلم آرزوی آمدنت می میردرفته ای اینک، اما آیاباز بر می گرد...

جای خالیت را هیچ چیز پر نکردنه شعرنه موسیقینه هیچ چیز دیگری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط