مرا ببوس

مرا ببوس ...
جوری که شکوه بکرِ ابرهای کوهستان را توی دستانم لمس کنم ...
چشمانم را ببندم ، گم شوم ...
و خودم را در سکوتِ کویر ،
میانِ گرمایِ آغوشِ تو پیدا کنم ...
مرا ببوس ...
آنقدر عمیق ، که تمامِ جانم مست شود ،
اشک شوق از چشمانم بریزد ،
و گونه هایم از شدت عشق تو ، تب کند ... !
مرا جوری ببوس ؛
که زمان ، میانِ التهابِ لب هایت متوقف شود ،
و من ... تا ابدِ همین ثانیه ، متعلق به تو باشم ...
می خواهم در انقلابِ بوسه ات ، منهدم شوم ،
پیکرِ بی جانم را میانِ امنیتِ بازوانت رها کنم ،
تو مالکِ تمامِ جانم باشی ،
و من ... سهمِ مطلقِ لب های تو ...
من برایِ حل شدن در تو آماده ام ...
مرا میانِ استحکامِ بازوانت بپیچ ،
و بدونِ هیچ مراعات و بهانه ای ؛
به اندازه ی تمامِ ثانیه های نبودنت ؛
ببوس ... !!!
. #نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۵)

والا بخدا😂 😂

چرا؟واقعا چرااااااااا؟

دستم را روی چشمهای ماه گذاشتمو یک ستاره انداختم توی قلک قدیم...

روزی آگه شوی از حال دلم ای صیادکه به کنج قفست نیست بجز مشت پ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

ᴘᴀʀᴛ18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط