شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم ابر دلتنگم اگر زار نبارم

شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم؟ ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟ از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند سخت دلبسته ی این ایل و تبارم چه کنم؟ من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟ یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟ ....سلام روز بخیر
دیدگاه ها (۱)

از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه تاب سخ...

ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﮑﺎﻧﯽ ﺩﻟﺖ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺘﮑﺎﻥ ... ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺭﺍ ، ﻧﻤﯿ...

کاش میشد بچـگی را زنده کرد...کودکی شد کودکانه گـریه کرد... ش...

بنام حضرت دوست... اطرافم پر دوست  دوستانم،گهری بی همتا امروز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط