حکایت مردانگی منصور حلاج
#حکایت مردانگی منصور حلاج
روزی منصور حلاج در ظهر رمضان، گذرش به کوی جذامیان افتاد، جذامیان به نهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند.
حلاج بر سر سفره نشست و چند لقمه بر دهان برد. جذامیان گفتند: دیگران بر سر سفره ما نمینشینند. حلاج گفت آنها روزه اند و سپس برخاست. #فردوس_برین
روزی منصور حلاج در ظهر رمضان، گذرش به کوی جذامیان افتاد، جذامیان به نهار مشغول بودند و به حلاج تعارف کردند.
حلاج بر سر سفره نشست و چند لقمه بر دهان برد. جذامیان گفتند: دیگران بر سر سفره ما نمینشینند. حلاج گفت آنها روزه اند و سپس برخاست. #فردوس_برین
- ۲.۲k
- ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط