جزیره کشف نشده 🌴 پارت۵۷ 💚
ــ باشه ببرینش.
استاد: آفرین.
رفتیم پیششون...........
استاد: خوبی دخترم؟
لیندا: بله بابایی.
بهم نگاه کرد. چرا اینطوری نگام میکنه؟........
ــ چیزی تو صورتمه؟
لیندا: نه.
ــ چرا اینطوری نگام میکنی؟
لیندا: همینطوری.
استاد: خب دخترم. وسایلاتو جمع کن بریم خونمون.
لیندا: کجا؟
استاد: خونمون دیگه.
لیندا: نه من اینجا میمونم.
خانم اوه: چرا؟
لیندا: نمیخوام. میخوام پیش نردبان بمونم.
این با حال وخیمشم دس بردار نیس............
خانم اوه: کی؟
ــ منو میگه.
خانم اوه: عه دخترم؟ زشته. ادبت کجا رفته.
لیندا: همینی که گفتم من پیش پادشاه میمونم.
جیهوپ: فکر کنم بهتره بمونه استاد میفهمین که منظورمو؟
خانم اوه و استاد به هم نگاه کردند..........
استاد: باشه.
خانم اوه: میتونم با دخترم تنها حرف بزنم؟
جیهوپ: چرا که نه فقط مراقب باشید.
از اتاق بیرون رفتیم. یوری داشت رد میشد.........
استاد: یوری؟
یوری استادو نگاه کرد. اومد جلو و همدیگرو بغل کردند........
استاد: کی برگشتی؟
ـ✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾ـ
#جزیره_کشف_نشده #میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #آنتی_bts
استاد: آفرین.
رفتیم پیششون...........
استاد: خوبی دخترم؟
لیندا: بله بابایی.
بهم نگاه کرد. چرا اینطوری نگام میکنه؟........
ــ چیزی تو صورتمه؟
لیندا: نه.
ــ چرا اینطوری نگام میکنی؟
لیندا: همینطوری.
استاد: خب دخترم. وسایلاتو جمع کن بریم خونمون.
لیندا: کجا؟
استاد: خونمون دیگه.
لیندا: نه من اینجا میمونم.
خانم اوه: چرا؟
لیندا: نمیخوام. میخوام پیش نردبان بمونم.
این با حال وخیمشم دس بردار نیس............
خانم اوه: کی؟
ــ منو میگه.
خانم اوه: عه دخترم؟ زشته. ادبت کجا رفته.
لیندا: همینی که گفتم من پیش پادشاه میمونم.
جیهوپ: فکر کنم بهتره بمونه استاد میفهمین که منظورمو؟
خانم اوه و استاد به هم نگاه کردند..........
استاد: باشه.
خانم اوه: میتونم با دخترم تنها حرف بزنم؟
جیهوپ: چرا که نه فقط مراقب باشید.
از اتاق بیرون رفتیم. یوری داشت رد میشد.........
استاد: یوری؟
یوری استادو نگاه کرد. اومد جلو و همدیگرو بغل کردند........
استاد: کی برگشتی؟
ـ✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾✾ـ
#جزیره_کشف_نشده #میراث_ابدی #میراث_ابدی۲ #آنتی_bts
۱۲.۳k
۱۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.