ازعشق من به هر سودر شهر گفتگویی است

ازعشق مٖن به هر سودر شهر گفتگویی است

مـــن عاشــق تــو هـــســتــم ایــن گــفــتگــو ندارد

#شهریار
#تک_بیتی_دو_بیتی
دیدگاه ها (۳)

چون نهٖالی سُست می لرزد روحم از سرمای تنهایی می خــزد در...

خندان نشست و شمع شبستان غیر شدرحمی به گریه های شب تار من نکر...

بی پناهی هایٖ ما از درد تــنــها بــودن است زخم های ما فقط ب...

بیا که هر دو به نوعی ، به شانه محتاجیمدوباره موی تو و حال من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط