پندو اندرز

پندو اندرز 🌺 🌺 🌺
سریع یکی رو تودلتون جا نکنید که بعدش بشه این
نمیدانم عشقت را چه کسی برایم برید و چه کسی برایم دوخت
از اول هم سایزش به من نخورد
اتاق پرو هم بود
اما می دانستم اندازه ام نیست
اما آن قدر در نگاه اول خوشرنگ بودی که گفتم هر طور است میپوشم
راستش به زور خودم را در دلت جا کردم
از هر جا فکر کنی درزش را زدم
از غرورم
از گذشته ام
از دوستانم
از هر کجایش که تو دوست نداشتی من درزش را باز کردم تا
اندازه ام شود
گفتی یقه اش را دوست ندارم
گفتی دکمه هایش
خلاصه هر بهانه ای آوردی نه نیاوردم
حالا که اندازه ام شده
نگو که کهنه شده
خیاط این عاشقی خودت بودی
خودت بریدی و دوختی
من هم پوشیدم
دیدگاه ها (۱۰)

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسدنخواست او به منِ خسته بی‌گمان...

زندگی همواره به این معنا نیستکه انسان مهره های برندهدر اختیا...

کافر به چشم‌های تو باور می‌آوردآن چشم‌ها که آه مرا بر می‌آور...

فداے اونے ڪ اگر تو همہ دنیا واسش جا نباشه تو قلب مڹ... اندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط