شنیده ام که خودت در زمان پر زدنت

شنیده ام که خودت در زمان پر زدنت

بروی خاک رها گشت پیکر و بدنت

هزار لاله روان شد ز گوشه دهنت

غریب بودی و خون شد تمام پیرهنت

ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی

ولی زمان غروبت جواد را دیدی

اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو؟

ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو

به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو

اسیر پنجه سرنیزه ها نشد سرتو

حسین گفتم و قلبت شکست آقا جان

به دل غبار محرم نشست آقا جان
دیدگاه ها (۲۳)

حرم لبریز زائرهامسافرها... مجاورهاگروهی آذری ها و گروهی از ش...

آیا خبر فرا رسیدن ماه ربیع و پایان ماه صفر مژده بهشت دارد؟!؟...

خداقوت به.همه مدافعان.حرمتوی برف نمازشون رومیخونن ودفاع میکن...

بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست یا آن سری که خاک پای مجتبی نی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط