بزرگمردکوچک

‍ 💢 #بزرگ‌_مرد_کوچک

یک اسلحه به غنیمت گرفته بود. با همان اسلحه، هفت عراقے را اسیر ڪرده بود. احساس مالکیت می‌ڪرد. به او گفتند باید اسلحه را تحویل دهی. می‌گفت به شرطی اسلحه را می ‌دهم کہ دستِ کم یک نارنجک به من بدهید. پایش را هم ڪرده بود در یک ڪفش که یا این یا آن ، دست آخر یک نارنجک به او دادند. یکے گفت: « دلم برای اون عراقی ‌های مادر مرده می ‌سوزه ڪه گیر تو بیفتند.» بهنام خندید و رفت ...

✍ راوی : همرزم شهید

🔹 ولادت : 1345 مسجدسلیمان
🔹 شهادت : 1359 خرمشهر

#شهید_بهنام_محمدی
#سالروز_شهادت 🕊
دیدگاه ها (۱)

پـــــرواز کردن سخـــــت نیست...عاشـــــق کہ باشے بالت می ده...

#یاصاحبــ‌الزمان 💚 اربعیــــن بُگذرد و روز ظهورتـ...

🔮 پدر ندبه هاے دلتنگے …🔮 ای ڪہ چشمت همیشہ شبنم داشٺ!🔮 ماجراے...

#قائمانه -همہ گویند بہ تعجیل ظهورش-صلوآت📿 🔮 -ڪآش این جمعہ بگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط