گفتم بنما که چون کنم گفت بمیر

گفتم بنما که چون کنم گفت بمیر
گفتم که: شد آب روغنم گفت بمیر

گفتم که شوم شمع من پروانه
ای رو تو شمع روشنم گفت بمیر
دیدگاه ها (۱)

ای که در ساغر من باده ی غم ریخته ایچند پیمانه ی دیگر بده ، ک...

اعتبار آدمها به حضورشان نیست .به دلهره ای است که در نبودنشان...

سلام زندگےنو❣ سلام دوستان مهربانمامروزتان پرازمهربانیامروزچن...

امروزتون شاد شاد لحظه هاتون پرمهر زندگیتون شیرین ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

سازش می کنم خواهش می کنمتو بگو الان بمیر خب من می‌میرم برای ...

بانگاهت خواستم تامن به قربانت شومتحتِ فرمانِ دلت سربازِ چشما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط