رانندهتاکسیدانشجویی

راننده‌تاکسی:دانشجویی؟
من:بله
راننده‌تاکسی:زنگ‌که‌میزنی‌خونه‌باپدرت‌هم‌صحبت
کن‌.
پسرم‌وقتی‌زنگ‌میزنه‌فقط‌بامادرش‌حرف‌میزنه
دلم‌براش‌تنگ‌شده...

ازاون‌روز‌‌به‌بعد
وقتایی‌که‌کلاسام‌تاغروب‌طول‌می‌کشید
زنگ‌میزدم‌به‌بابا
بعدمی‌گفتم‌گوشی‌وبده‌به‌مامان...
باباهامون‌دلشون‌نازکترازاین‌حرفآس
کمی‌بیشترازقبل‌حواسمون‌به‌دلشون‌باشه
🙂🫀
دیدگاه ها (۰)

_یکی‌میگفت"مثل‌دریا‌باش؛ این‌همه‌قتل‌کرده،یه‌بار‌اعتراف‌نکرد...

「دلخوش‌باش‌به‌باریکه‌‌ی‌نوری‌که‌ازبین‌چین‌های‌پرده‌روی‌تخت‌ت...

من هنوز هم باور دارم…عاشــق که باشے…میتوانے صدا را بغل کنے…ب...

‏یه‌دوست‌پسرپولداروخوشگل‌داشتمهروقت‌دعوامون‌میشدهیچ‌نقطه‌ضعف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط