رمان اشفتگی
رمان اشفتگی
پارت 33
ا. ت چی مگه قبلنم دستم آسیب دید بود
یونگی ار
جیهوپ خوبه حالا میتونیم بریم خونه؟
جیمین ار فقط باید صبر کنیم تا نیا برس
یونگی چرا ب نیا زنگ زدی ؟
جیمین تا بیاد و ب ا. ت کمک کن تا لباساش رو عوض کن
ا. ت نیا کیه
جیمین دوست صمیمیت رانیا
کوک چی انیا؟
جیمین ار میشناسیش
که نیا میاد
نیا ع داداش تو اینجا چیکار میکنی؟
کوک خوب من
جیمین وایسا تو و اون خواهرو برادرین
نیا تو از کجا داداشم رو میشناسی
جیمین منو اون دوستیم
کوک هی اون میدونه که من مافیا لازم نیست اینجوری رفتار کنید
یونگی واقعا شما خواهرو برادرین
کوک ار
جین روب یونگی و جیهوپ شما چی شما خواهر یا برادر ندارین؟
یونگی من دارم
اعضا چی تو که ی خواهر دار شدی؟
یونگی ی خواهر دوقلو دارم اسمش لاناس
جیمین تو که گفتی خواهر یا برادر نداری
یونگی ار گفتم همون جوری که تو گفتی
جین تو چی هوسوک؟
جیهوپ نه (اخی بچم بمیرم برات بیا من خواهرت)
وی خوب بچها بریم خونه بعد حرف میزنیم ا. ت هم خست بنظر میاد
ا. ت سرش رو ب اون وان بله تکون مید
نیا خوب شما اقا پسرا برید بیرون
نیا خوب دختر بهم نگفتی چجوری مخ یونگی روزدی
ا. ت چی
نیا واقعا فراموش گرفتی
ا. ت ار ولی منظورت از مخ زنی چیه
نیا خوب تو تاز با یونگی آشنا شدی و اینکه تاز برادرت برگشت پیشت
ا. ت مگه جیمین کجا بود
نیا خوب وقتی مامانو بابات مردن جیمین تو ول کرد اما بعد از 3سال برگشت
(ویو خونه )
ا. ت تو ذهنش وای چه عمارت خشگلی جیمین نیا تو میتونی ا. ت رو ببری داخل اتاقش
نیا باش ا. ت بیا بریم
ا. ت باش
جیمین خوب بچها حالا چیکار میکنیم
کوک بنظرم از اول شروع کنیم
جیمین یعنی چی
کوک یعنی کاری کنیم که دوبار اتفاقات قبل بیوفته
یونگی یعنی دوبار اون کارارو بکنیم
کوک هیونگ ا. ت الان ن تورو و نه جیمین رو یادش
و نه زندگیش ببین الان ا. ت چیزای که دوس داشت
و نداشت رو فراموش کرد و الان شما باید کاری دوبار کاری کنید علایقاتش رو بدست بیار 😁
خوب فصل اول رمان اشفتگی تموم شد 😑
پارت 33
ا. ت چی مگه قبلنم دستم آسیب دید بود
یونگی ار
جیهوپ خوبه حالا میتونیم بریم خونه؟
جیمین ار فقط باید صبر کنیم تا نیا برس
یونگی چرا ب نیا زنگ زدی ؟
جیمین تا بیاد و ب ا. ت کمک کن تا لباساش رو عوض کن
ا. ت نیا کیه
جیمین دوست صمیمیت رانیا
کوک چی انیا؟
جیمین ار میشناسیش
که نیا میاد
نیا ع داداش تو اینجا چیکار میکنی؟
کوک خوب من
جیمین وایسا تو و اون خواهرو برادرین
نیا تو از کجا داداشم رو میشناسی
جیمین منو اون دوستیم
کوک هی اون میدونه که من مافیا لازم نیست اینجوری رفتار کنید
یونگی واقعا شما خواهرو برادرین
کوک ار
جین روب یونگی و جیهوپ شما چی شما خواهر یا برادر ندارین؟
یونگی من دارم
اعضا چی تو که ی خواهر دار شدی؟
یونگی ی خواهر دوقلو دارم اسمش لاناس
جیمین تو که گفتی خواهر یا برادر نداری
یونگی ار گفتم همون جوری که تو گفتی
جین تو چی هوسوک؟
جیهوپ نه (اخی بچم بمیرم برات بیا من خواهرت)
وی خوب بچها بریم خونه بعد حرف میزنیم ا. ت هم خست بنظر میاد
ا. ت سرش رو ب اون وان بله تکون مید
نیا خوب شما اقا پسرا برید بیرون
نیا خوب دختر بهم نگفتی چجوری مخ یونگی روزدی
ا. ت چی
نیا واقعا فراموش گرفتی
ا. ت ار ولی منظورت از مخ زنی چیه
نیا خوب تو تاز با یونگی آشنا شدی و اینکه تاز برادرت برگشت پیشت
ا. ت مگه جیمین کجا بود
نیا خوب وقتی مامانو بابات مردن جیمین تو ول کرد اما بعد از 3سال برگشت
(ویو خونه )
ا. ت تو ذهنش وای چه عمارت خشگلی جیمین نیا تو میتونی ا. ت رو ببری داخل اتاقش
نیا باش ا. ت بیا بریم
ا. ت باش
جیمین خوب بچها حالا چیکار میکنیم
کوک بنظرم از اول شروع کنیم
جیمین یعنی چی
کوک یعنی کاری کنیم که دوبار اتفاقات قبل بیوفته
یونگی یعنی دوبار اون کارارو بکنیم
کوک هیونگ ا. ت الان ن تورو و نه جیمین رو یادش
و نه زندگیش ببین الان ا. ت چیزای که دوس داشت
و نداشت رو فراموش کرد و الان شما باید کاری دوبار کاری کنید علایقاتش رو بدست بیار 😁
خوب فصل اول رمان اشفتگی تموم شد 😑
۲۰.۷k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.