گم کرده راهش را کسی در چشمهای تو
گم کرده راهش را کسی در چشمهای تو
دارد به حاشا می رود جانی؛،؛ فدای تو
آنقدر ها هم که نشان دادی نمیخواهی
باشد یکی مثل منِ دیوانه پای تو
چنگی به دل دیگر نخواهد زد خیال تو
دیگر نمی خواند دلم شعری برای تو
وحشت نکن از ماندنِ من پای چشمانت
پر می کشد گنجشکِ روحم از هوای تو
با هیچکس حسی ندارد حالِ من دیگر
من چشم بستم از همه خوبان سوای تو
گیرکسی حتی دلِ خود هم نمی مانم
پای تو رودم ؛،؛می روم تا چشمهای تو
دارد به حاشا می رود جانی؛،؛ فدای تو
آنقدر ها هم که نشان دادی نمیخواهی
باشد یکی مثل منِ دیوانه پای تو
چنگی به دل دیگر نخواهد زد خیال تو
دیگر نمی خواند دلم شعری برای تو
وحشت نکن از ماندنِ من پای چشمانت
پر می کشد گنجشکِ روحم از هوای تو
با هیچکس حسی ندارد حالِ من دیگر
من چشم بستم از همه خوبان سوای تو
گیرکسی حتی دلِ خود هم نمی مانم
پای تو رودم ؛،؛می روم تا چشمهای تو
۱.۳k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.