آیین طلبگی..
#آیین طلبگی..
*قسمت یازدهم
(راه های کسب درآمد طلبه)
-نقل از حاج آقا عالم زاده نوری
کارهایی که طلبه می تواند برای ازدیاد روزی انجام دهد
البته طلبه برای ازدیاد روزی خودش میتواند کارهایی هم انجام دهد. یکی از آنها معمم شدن و ملبس شدن است. داستان حضرت علامه طباطبایی را حتما میدانید. ایشان نیمه شبی داشتند نماز می خواندند و مقداری نگران فقر فوق العاده خودشان شده بودند. بعد آن عارف در را باز می کند و می فرماید: این هجده سال ما کی شما را رها کردیم که رفتید در فکر دنیا؟! آن هجده سال با ازدواجش و با خیلی کارهایش جور در نمی آید، اما حساب کرد و دید با زمان معمم شدنش جور در می آید.
لباس روحانیت، لطف دیگری دارد. واقعا زندگی انسان را تغییر میدهد. کارهای دیگری هم هست که طلبه میتواند انجام دهد. ازدواج، زندگی انسان را تغییر میدهد؛ فرزنددار شدن، زندگی انسان را تغییر می دهد. اینها راههای مشروع کسب درآمد برای طلبه است.
همانطور که اشاره کردم، آن آرامشی که طلبه باید در زمان فقر داشته باشد، آن آرامشی که در سایه توکل به خداوند متعال باید داشته باشد، خیلی مهم است.
البته یکی از عواملی که طلبه را وادار میکند تا به فکر درآمد باشد، همسر اوست. اگر برای همسرتان خیلی تحمل مشکلات مالی سخت شد، به خدا بگویید: خدایا! فکری به حال من بکن؛ همسرم ناراحت است. مطمئن باشید خدا راه باز میکند. اینکه بناست گاهی فقر را تحمل کنیم، معنایش این نیست که باید فقر را تحمیل بکنیم. اگر طلبهای را دیدید که وضعش خوب است، به او نگویید که چرا زاهدانه زندگی نمیکنی؛ شاید همسرش نمیتواند بیشتر از این تحمل کند .حضرت امام (ره) با خانمی از یک خانواده ثروتمند وصلت کرده بودند و خیلی متناسب با او عمل میکردند. امام حسین(ع) پشتی گذاشته بودند و پرده هایی در منزلشان آویخته شده بود. کسی آمد و ایراد گرفت؛ حضرت فرمودند: اینها مهریه همسرم است. پس انعطاف پذیری در مقابل همسر، به خاطر رضای خدا واقعا خودش عامل مهمی است است. هرچند همسران محترم طلبهها باید آمادگی این مجاهدت را داشته باشند که بیایند و همسر یک طلبه بشوند .
تدبیر نکردن منافاتی با استفاده از فرصت ندارد
نکته پایانی که میخواهم عرض بکنم، این است که عدم تدبیر در معیشت طبیعتا مطلق نیست. شده گاهی اوقات یک طلبه برایش فرصتی پیش می آید، طبق یک روایتی از این فرصت باید استفاده کند. مثلا یک زمین مناسبی است، حالا با یک مقدار قرض معقولی بخرش؛ طوری که تو را از مسیر طلبگی خارج نکند. بعد چه بسا این را بفروشی، یکی دیگر بخری و آن را هم بفروشی، یکی دیگر بخری و یک کمی وضعت بهتر بشود؛ این اشکالی ندارد. طلبه ها معمولا با خرید و فروش یکی دوتا خانه که در موقعیت مناسبی خریدند و در موقعیت مناسبی فروختند، دارایی های شان تأمین میشود و خدا فرصتش را پیش میآورد. ولی فقر زیبای طلبگی و زهد زیبای طلبگی را کنار نگذارید و آب در دلتان تکان نخورد.
امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: قفل دنیا را اگر خواستید با کلیدی باز بکنید و یک بار سعی کردید، اما باز نشد، رهایش کنید. بنده خودم در تجربه زندگی کوتاه و پرعیب خودم، یک جایی برای یک کار دنیایی، مثلا یک وامی که برای یک خانهای میخواستیم بگیریم، به مشکل برخوردم. شاید یک ماه درسمان مختل شد؛ اما گفتیم عیبی ندارد؛ بالاخره این را باید درستش بکنیم. ده سال من چوبش را خوردم و ده برابر ضرر آن وام را پس دادم. اگر ولش کرده بودیم، راحتتر زندگی می کردیم. نه ضرر می کردیم و نه گرفتاری می کشیدیم.
یک نکته دیگر هم اینکه یکی از علما به بنده می فرمودند که طلبه اگر فقیر نباشد، تبلیغ نمیرود و کار تبلیغ روی زمین می ماند. آقا! شما که گفتید به خاطر کسب روزی نرو تبلیغ؟! بله، شما به خاطر خدا برو تبلیغ، ولی اگر نرفتی تبلیغ چی؟ خدا گاهی اوقات با فقر تو را وادار میکند که بروی تبلیغ. این هم یک حسنی دارد، ولی در همان شرایط هم آدم باید دلش را به خدا بسپارد. واقعا «مِن حَیثُ لایَحتَسِب» را برای طلبه، شما قطعی بگیرید.
*قسمت یازدهم
(راه های کسب درآمد طلبه)
-نقل از حاج آقا عالم زاده نوری
کارهایی که طلبه می تواند برای ازدیاد روزی انجام دهد
البته طلبه برای ازدیاد روزی خودش میتواند کارهایی هم انجام دهد. یکی از آنها معمم شدن و ملبس شدن است. داستان حضرت علامه طباطبایی را حتما میدانید. ایشان نیمه شبی داشتند نماز می خواندند و مقداری نگران فقر فوق العاده خودشان شده بودند. بعد آن عارف در را باز می کند و می فرماید: این هجده سال ما کی شما را رها کردیم که رفتید در فکر دنیا؟! آن هجده سال با ازدواجش و با خیلی کارهایش جور در نمی آید، اما حساب کرد و دید با زمان معمم شدنش جور در می آید.
لباس روحانیت، لطف دیگری دارد. واقعا زندگی انسان را تغییر میدهد. کارهای دیگری هم هست که طلبه میتواند انجام دهد. ازدواج، زندگی انسان را تغییر میدهد؛ فرزنددار شدن، زندگی انسان را تغییر می دهد. اینها راههای مشروع کسب درآمد برای طلبه است.
همانطور که اشاره کردم، آن آرامشی که طلبه باید در زمان فقر داشته باشد، آن آرامشی که در سایه توکل به خداوند متعال باید داشته باشد، خیلی مهم است.
البته یکی از عواملی که طلبه را وادار میکند تا به فکر درآمد باشد، همسر اوست. اگر برای همسرتان خیلی تحمل مشکلات مالی سخت شد، به خدا بگویید: خدایا! فکری به حال من بکن؛ همسرم ناراحت است. مطمئن باشید خدا راه باز میکند. اینکه بناست گاهی فقر را تحمل کنیم، معنایش این نیست که باید فقر را تحمیل بکنیم. اگر طلبهای را دیدید که وضعش خوب است، به او نگویید که چرا زاهدانه زندگی نمیکنی؛ شاید همسرش نمیتواند بیشتر از این تحمل کند .حضرت امام (ره) با خانمی از یک خانواده ثروتمند وصلت کرده بودند و خیلی متناسب با او عمل میکردند. امام حسین(ع) پشتی گذاشته بودند و پرده هایی در منزلشان آویخته شده بود. کسی آمد و ایراد گرفت؛ حضرت فرمودند: اینها مهریه همسرم است. پس انعطاف پذیری در مقابل همسر، به خاطر رضای خدا واقعا خودش عامل مهمی است است. هرچند همسران محترم طلبهها باید آمادگی این مجاهدت را داشته باشند که بیایند و همسر یک طلبه بشوند .
تدبیر نکردن منافاتی با استفاده از فرصت ندارد
نکته پایانی که میخواهم عرض بکنم، این است که عدم تدبیر در معیشت طبیعتا مطلق نیست. شده گاهی اوقات یک طلبه برایش فرصتی پیش می آید، طبق یک روایتی از این فرصت باید استفاده کند. مثلا یک زمین مناسبی است، حالا با یک مقدار قرض معقولی بخرش؛ طوری که تو را از مسیر طلبگی خارج نکند. بعد چه بسا این را بفروشی، یکی دیگر بخری و آن را هم بفروشی، یکی دیگر بخری و یک کمی وضعت بهتر بشود؛ این اشکالی ندارد. طلبه ها معمولا با خرید و فروش یکی دوتا خانه که در موقعیت مناسبی خریدند و در موقعیت مناسبی فروختند، دارایی های شان تأمین میشود و خدا فرصتش را پیش میآورد. ولی فقر زیبای طلبگی و زهد زیبای طلبگی را کنار نگذارید و آب در دلتان تکان نخورد.
امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: قفل دنیا را اگر خواستید با کلیدی باز بکنید و یک بار سعی کردید، اما باز نشد، رهایش کنید. بنده خودم در تجربه زندگی کوتاه و پرعیب خودم، یک جایی برای یک کار دنیایی، مثلا یک وامی که برای یک خانهای میخواستیم بگیریم، به مشکل برخوردم. شاید یک ماه درسمان مختل شد؛ اما گفتیم عیبی ندارد؛ بالاخره این را باید درستش بکنیم. ده سال من چوبش را خوردم و ده برابر ضرر آن وام را پس دادم. اگر ولش کرده بودیم، راحتتر زندگی می کردیم. نه ضرر می کردیم و نه گرفتاری می کشیدیم.
یک نکته دیگر هم اینکه یکی از علما به بنده می فرمودند که طلبه اگر فقیر نباشد، تبلیغ نمیرود و کار تبلیغ روی زمین می ماند. آقا! شما که گفتید به خاطر کسب روزی نرو تبلیغ؟! بله، شما به خاطر خدا برو تبلیغ، ولی اگر نرفتی تبلیغ چی؟ خدا گاهی اوقات با فقر تو را وادار میکند که بروی تبلیغ. این هم یک حسنی دارد، ولی در همان شرایط هم آدم باید دلش را به خدا بسپارد. واقعا «مِن حَیثُ لایَحتَسِب» را برای طلبه، شما قطعی بگیرید.
۲.۳k
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.