توفقط مال همین قلب پر احساس منی

توفقط مال همین قلب پر احساس منی
منم آن مزرعه ی عشق تو آن داس منی

همه کس در دل من نیست عزیزم بخدا
به که گویم که تو آن برگ گل یاس منی

به رطب زار لبت بوسه ای مهمان بشوم
چون که سرخ است و ملس میوی گیلاس منی

ای که با شیطنتت کار دو شیطان بکنی
تو بدانی که همه واژه ی خناس منی

تویی آن شاه که دستم به تو آغشته شده
کیش و ماتت بکنم چون ورق آس منی

تو و آن دلبری و محو تماشا شدنم
تو فقط مال همین قلب پر احساس منی
دیدگاه ها (۹)

ﺑﺮ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺳﻼﻡ...ﺟﺰ ﺩﻋﺎ ﮐﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮﺍ...ﺭﻭﺯﺕ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﺩﺩﻟ...

به آرامی آغاز به مردن می‌کنیاگر سفر نکنیاگر کتابی نخوانیاگر ...

چه می خواهی تو از جانم که جز عشقت نمی دانمچنانم کرده ای عاشق...

قصد دارم غزلـــم را به تو تقدیــــــــم کنمشاه بیــت غـزلـم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط