عموی مهربونم 😄 ای خداااا ..تا روزی ک دختر نداشت ما بودیم
عموی مهربونم 😄 ای خداااا ..تا روزی ک دختر نداشت ما بودیم عزیز دردونه اش .حالا ک دختر دار شده ما شدیم زشتو دخترش قشنگو ......امروز خیلی کسایی بهم تولدمو تبریک گفتن از صبح ک شوکه شده بودم عه اینا کجا یادشون بوده😍 کلا حس تولد و کیک درست کردن نداشتم از قبل هم اعلام کرده بودم کیک نگیرین ..ان شاالله وقت اخرین امتحانم کیک میپزم توی دانشگاه تولد مبارکی میگیرم😂 البته من اینو نخواستما بچه ها مجبورم کردن ک قبول کنم ...😄 نبایدبهشون رو بدی 😬 😬 😬 ...خلاصه ن غمگینم ن شاد😑 یه حس ن خوب ن بد ...😕 خلاصه بزرگ شدیم بدون از اینکه بخایم ...
۶.۳k
۰۸ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.