فرید با تعجب به صورت فرمانده که مثل سنگ سفت شده بود و بی
فرید با تعجب به صورت فرمانده که مثل سنگ سفت شده بود و بیرنگ، نگاه کرد. زندونی بودن خیلی سخته! چه آدم باشی، چه پرنده، فرق نمیکنه. آزاد به دنیا میآی و باید آزاد زندگی کنی و آزاد بری.
فرید صدای شکستن گرانقیمتترین بلور دنیا را تهِ این صدا شنید، برای همین رویش را گرفت به سمت لانه و کفترهایی که انگار حرفهای فرمانده را شنیده بودند و با بیقراری در فضای تنگِ لانه بالبال میزدند. صدای خنده فرمانده او را به خود آورد:
تا پشیمون نشدم پروازشون بده برن دنبال زندگیشون.
آسمون کور شده، فرمانده. تاریکه!
این کتاب نوشته محمدرضا آریان فر است و توسط انتشارات سوره مهر برای نوجوانان راهی بازار کتاب شده است.
#معرفی_کتاب
فرید صدای شکستن گرانقیمتترین بلور دنیا را تهِ این صدا شنید، برای همین رویش را گرفت به سمت لانه و کفترهایی که انگار حرفهای فرمانده را شنیده بودند و با بیقراری در فضای تنگِ لانه بالبال میزدند. صدای خنده فرمانده او را به خود آورد:
تا پشیمون نشدم پروازشون بده برن دنبال زندگیشون.
آسمون کور شده، فرمانده. تاریکه!
این کتاب نوشته محمدرضا آریان فر است و توسط انتشارات سوره مهر برای نوجوانان راهی بازار کتاب شده است.
#معرفی_کتاب
۱.۱k
۰۳ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.