بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت اول :
هر چند این سؤال یا بهتر بگوییم شبهه از ناحیه کسانی مطرح و ترویج میگردد که نه تنها هیچ اعتقادی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران و اهلش ندارند و در واقع خودشان همان نا اهلانی هستند که می خواهند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را مصادره و منحرف کنند، بلکه خبر، بصیرت و انصاف نیز ندارند و از اندک شعور سیاسی نیز بیبهره ماندهاند و به همین دلیل نظرات شان همیشه کاملاً مغایر با واقعیت ها و نظر ولایت و اکثریت مردم بوده و هست، اما در عین حال پاسخ لازم است.
دقت شود که در این شبهه مدعیانه و ژورنالیستی، دو محور وجود دارد که باید جداگانه مورد توجه و بحث قرار گیرند. این دو محور عبارتند از:
1- انقلاب به دست نامحرمان افتاده.
2- انقلاب از اهداف اصلی خودش چون عدالت دور افتاده.
الف) - انقلاب به دست نامحرمان افتاده (؟!)این ادعا اشاره به رهنمود حضرت امام خمینی (ره) دارد که فرمودند نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیافتد و می خواهند القا کنند که اکنون چنین شده است!
در آن دورانی که دولت در اختیار افرادی چون بازرگان و دکتر یزدی بود و در مجلس دموکراتها، ملی گراها و حتی سلطنتطلبان مانور میدادند، صدا و سیما را قطبزاده معدوم اداره میکرد - گروهکهای وابسته در غرب، شرق و جنوب کشور مدعی تجزیه طلبی بودند و گاه از درون دولت و حکومت مورد حمایت قرار میگرفتند - تروریستهای سازماندهی شده با نفوذ به سیستم اجرایی و امنیتی، انفجارهایی چون دفتر حزب جمهوری و نیز دفتر ریاست جمهوری صورت دادند و دانشمندان، ائمه جمعه و حتی مردم عادی را ترور میکردند جنگ با کشور خارجی بر ایران تحمیل شده بود و رئیس جمهور این مملکت دشمن را تقویت میکرد....؛ یا در آن دورانی که میرحسین موسوی و بهزاد نبوی و برخی دیگر از مسئولین با اندیشههای مسبوق به نظام سوسیالیستی، چکسلواکی را الگو قرار داده بودند و آن به سر اقتصاد، فرهنگ و امنیت کشور آوردند که چند دهه تاوانش را میدهیم در آن دورانی که مثلث ما نمیتوانیم در رأس قدرتهای سیاسی و نظامی، پایان جنگ و پذیرش قطعنامه را به امام و مردم تحمیل کردند. یا در آن برههای هاشمی که مردم انقلاب و جنگی هشتساله را پشت سر گذاشته بودند و با خسارات مستقیم و غیر مستقیم جنگ مواجه و با فقر و کمبود و میساختند، اما آقازادهها، اشخاص یا گروهها و جناح هایی که خودشان را نابغه ونخبه می دانستند بر سر پر کردن حسابهای خودشان مسابقه گذاشته بودند. یا در آن دوران خاتمی که اندیشه دینی و اعتقادی خود را از امثال سروش میگرفتند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
هر چند این سؤال یا بهتر بگوییم شبهه از ناحیه کسانی مطرح و ترویج میگردد که نه تنها هیچ اعتقادی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران و اهلش ندارند و در واقع خودشان همان نا اهلانی هستند که می خواهند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را مصادره و منحرف کنند، بلکه خبر، بصیرت و انصاف نیز ندارند و از اندک شعور سیاسی نیز بیبهره ماندهاند و به همین دلیل نظرات شان همیشه کاملاً مغایر با واقعیت ها و نظر ولایت و اکثریت مردم بوده و هست، اما در عین حال پاسخ لازم است.
دقت شود که در این شبهه مدعیانه و ژورنالیستی، دو محور وجود دارد که باید جداگانه مورد توجه و بحث قرار گیرند. این دو محور عبارتند از:
1- انقلاب به دست نامحرمان افتاده.
2- انقلاب از اهداف اصلی خودش چون عدالت دور افتاده.
الف) - انقلاب به دست نامحرمان افتاده (؟!)این ادعا اشاره به رهنمود حضرت امام خمینی (ره) دارد که فرمودند نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیافتد و می خواهند القا کنند که اکنون چنین شده است!
در آن دورانی که دولت در اختیار افرادی چون بازرگان و دکتر یزدی بود و در مجلس دموکراتها، ملی گراها و حتی سلطنتطلبان مانور میدادند، صدا و سیما را قطبزاده معدوم اداره میکرد - گروهکهای وابسته در غرب، شرق و جنوب کشور مدعی تجزیه طلبی بودند و گاه از درون دولت و حکومت مورد حمایت قرار میگرفتند - تروریستهای سازماندهی شده با نفوذ به سیستم اجرایی و امنیتی، انفجارهایی چون دفتر حزب جمهوری و نیز دفتر ریاست جمهوری صورت دادند و دانشمندان، ائمه جمعه و حتی مردم عادی را ترور میکردند جنگ با کشور خارجی بر ایران تحمیل شده بود و رئیس جمهور این مملکت دشمن را تقویت میکرد....؛ یا در آن دورانی که میرحسین موسوی و بهزاد نبوی و برخی دیگر از مسئولین با اندیشههای مسبوق به نظام سوسیالیستی، چکسلواکی را الگو قرار داده بودند و آن به سر اقتصاد، فرهنگ و امنیت کشور آوردند که چند دهه تاوانش را میدهیم در آن دورانی که مثلث ما نمیتوانیم در رأس قدرتهای سیاسی و نظامی، پایان جنگ و پذیرش قطعنامه را به امام و مردم تحمیل کردند. یا در آن برههای هاشمی که مردم انقلاب و جنگی هشتساله را پشت سر گذاشته بودند و با خسارات مستقیم و غیر مستقیم جنگ مواجه و با فقر و کمبود و میساختند، اما آقازادهها، اشخاص یا گروهها و جناح هایی که خودشان را نابغه ونخبه می دانستند بر سر پر کردن حسابهای خودشان مسابقه گذاشته بودند. یا در آن دوران خاتمی که اندیشه دینی و اعتقادی خود را از امثال سروش میگرفتند.(ادامه دارد...)
- ۱۶۶
- ۰۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط