رفع غده های سرطانی با خاک مزار شیخ حسنعلی نخودکی
در کتاب نشان از بی نشانی، جلد 2 آمده است که؛ شخصی از اهالی یزد برای فرزند شیخ حسنعلی نقل نموده است: چندی قبل یکی از دوستانم مبتلا به سرطان غده گردن شد و دکترها گفتند باید عمل کند. این شخص تصمیم گرفت تا ابتدا به مشهد مشرف شود و بعد برای عمل آماده گردد.
هنگامی که مشرف می شود، در صحن مطهر افراد زیادی را می بیند که پشت پنجره فولاد برای رفع بیماری های خود به حضرت متوسل شده اند و دخیل بسته اند. در این حال حضور حضرت عرض می کند: آقا من آمده ام از شما شفای بیماری خود را بگیرم، ولی در حال حاضر مرا شفا ندهید و در عوض این بیماران را شفا عنایت فرمایید. پس از گفتن این جملات با دلی شکسته سر مقبره حاج شیخ حسنعلی می رود و فاتحه می خواند و عرض می کند، من از امام رضا (ع) استدعا نمودم که مرا شفا ندهد و در عوض این بیماران را که دخیل بسته اند را شفا دهد. حال آمده ام و شفای خود را از شما می خواهم؛ و دست روی قبر مالیده و از خاکِ رویِ سنگ به گردن خود و روی غده ها می مالد. بعد از یکی دو روز غده ها به کلی از بین می رود.
هنگامی که مشرف می شود، در صحن مطهر افراد زیادی را می بیند که پشت پنجره فولاد برای رفع بیماری های خود به حضرت متوسل شده اند و دخیل بسته اند. در این حال حضور حضرت عرض می کند: آقا من آمده ام از شما شفای بیماری خود را بگیرم، ولی در حال حاضر مرا شفا ندهید و در عوض این بیماران را شفا عنایت فرمایید. پس از گفتن این جملات با دلی شکسته سر مقبره حاج شیخ حسنعلی می رود و فاتحه می خواند و عرض می کند، من از امام رضا (ع) استدعا نمودم که مرا شفا ندهد و در عوض این بیماران را که دخیل بسته اند را شفا دهد. حال آمده ام و شفای خود را از شما می خواهم؛ و دست روی قبر مالیده و از خاکِ رویِ سنگ به گردن خود و روی غده ها می مالد. بعد از یکی دو روز غده ها به کلی از بین می رود.
۳.۶k
۰۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.