و گویی زمان مرا در لحظه دیدار با تو محبوس کرده

و گویی زمان
مرا در لحظه‌ی دیدار با تو
محبوس کرده است
و گویی تمام امیدهای من
به چشمانِ تو گره خورده اند

پس چگونه این احساس را توصیف کنم
و به دیگران بفهمانم که یادت چگونه
همچون قویی زیبا صبح تا شب
در خاطرم پرواز می‌کند
و زیبایی زنان دیگر را از چشم من می اندازد...


#خاص
دیدگاه ها (۱)

عطر عشق نمی تواند پنهان بماند

دلم تنگ یک جاییست

کاش من وتو

خدایاااا دلمان می خواهد

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْض)[ انعام: 65] «بگو ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط