کیش و مات تو شدم نابغه ی مهره ی دل ...
کیش و مات تو شدم نابغه ی مهره ی دل ...
دل مریخیِ من باخت به تو زُهره ی دل ...
بدترین شیوه همین بود ، که تو حمله کنی ...
منِ بیچاره شَوم برده ی دل ...
رفته بودم سردیوار دلم بهرِ رُخَت ...
بی خبر رِخنه نمودی تو در قلعه ی دل ...
شیوه ات مهر و محبّت ، که شدم ماتِ دِلت ...
دست بر مهره شدم آمدی دُردانه ی دل ...
چیره دستی آری ! شاه دِلم تسلیم است ...
تو چه ملموس شکستی سراپرده ی دل ...
من که ماتَم ، به تو و بازیِ شطرنج دلت ...
برو خوش باش در این بازی شدی شهره ی دل ...
دل مریخیِ من باخت به تو زُهره ی دل ...
بدترین شیوه همین بود ، که تو حمله کنی ...
منِ بیچاره شَوم برده ی دل ...
رفته بودم سردیوار دلم بهرِ رُخَت ...
بی خبر رِخنه نمودی تو در قلعه ی دل ...
شیوه ات مهر و محبّت ، که شدم ماتِ دِلت ...
دست بر مهره شدم آمدی دُردانه ی دل ...
چیره دستی آری ! شاه دِلم تسلیم است ...
تو چه ملموس شکستی سراپرده ی دل ...
من که ماتَم ، به تو و بازیِ شطرنج دلت ...
برو خوش باش در این بازی شدی شهره ی دل ...
۳.۰k
۱۴ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.