در میان چشمها عشق است تنها چشم تو

در میان چشمها، عشق است تنها چشم تو
چشمهایم را درآورده‌ست از پا، چشم تو

از همان درس دبستان، چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چندین آب بابا، چشم تو!

شاڪی‌اند از برق چشمت ڪل دنیا مثل من
ماه عینک می‌زند وقتے شود وا چشم تو

پلڪهایم ابر، وقت گریه‌ام با یک نگاه
باردارش می‌ڪند این ابرها را چشم تو

طاق ابروے تو قدس و ڪعبه‌ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو

چشم من وقت سحر چشم‌انتظار چشم تو
چشم تو وا ڪه شود حیّ عَلَے تا چشم تو

ڪاش می‌شد لحظه‌اے با چشم تو خلوت ڪنم
اے خدا... من باشم و تنهاے تنها چشم تو...


#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
#دلنوشته
#خاص
دیدگاه ها (۰)

چشمان تو را دیدم احساس خطر کردم هردفعه به جز این بار از عشق ...

ڪاش   مے دانستم   دلــــم تب دار  ڪیستڪفتر  جَلــــد نشسته ب...

آنڪہ دائم "نفسش" حس تو را داشت منم اين چنين عشق تو در سينہ ن...

بنشین دلبر زیبا به برم فاصله را دار بزنبا  من  از  عشق  بگو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط