•وانشات خیانت پارت 7•
•وانشات خیانت پارت 7•
(چند هفته بعد)
توی این چند هفته با اعضا خیلی صمیمی شده بودی و با جیمین هم خوب شده بودی داشتی فک میکردی که گوشیت زنگ زد
ا.ت:بله؟
جیمین:سلام
ا.ت:سلام جیمین
جیمین:اممم ببینم امشب وقتت خالیه؟
ا.ت:اره چطور؟
جیمین:ساعت 7 بیا خونم
ا.ت:باشه...ولی چیکارم دا...
جیمین سریع قط میکنه
ا.ت:وا چرا قطکرد ...ولش کن برم اماده شم
میری حموم و چند دقیقه بعد میای بیرون و موهات رو خشک میکنی و یه لباس از تو کمدت برمیداری و میندازیش روی تخت و لباسات رو عوض میکنی و سوار ماشینت میشی و میریسمت خونه جیمین
در خونش رو میزنی ک در بازمیشه وارد خونه میشی همه ی چراغای خونه خاموش بود و روی زمین پر گل بود و تو راه گل ها رو دنبال کردی و رسیدی ب حیاط همون جا وایسادی که جیمین میاد
ا.ت:سلام اینجا چه خبره؟
جیمین:ا.ت از اولین باری که دیدمت عاشق شدم یعنی تقریبا 2 سال پیش و من بهت گفتم که دوست دارم و تو قبول کردی که ملکه قلیم بشی ولی اون شب من بهت خیانت کردم ولی من اون شبمست کرده بودم و به خاطر همینم تو حال خودم نبودم و اینکه میخوام منو ببخشی و دوباره ملکه قلبم بشی
ا.ت:من چطوریمیتونم بعد اون کاری که باهام کردی بهت اعتماد کنم؟
جیمین:سعی میکنم اعتمادت رو جلب کنم حالا نظرت چیه؟
میدویی سمتش و میبوسبش و بعد 1 دقیقه ازش جدا میشی
ا.ت:منم دوست دارم
جیمین لبخند میزنه و دوباره میبوستت و براید استایل بغلت میکنه میبرتت سمت اتاق
(چند هفته بعد)
توی این چند هفته با اعضا خیلی صمیمی شده بودی و با جیمین هم خوب شده بودی داشتی فک میکردی که گوشیت زنگ زد
ا.ت:بله؟
جیمین:سلام
ا.ت:سلام جیمین
جیمین:اممم ببینم امشب وقتت خالیه؟
ا.ت:اره چطور؟
جیمین:ساعت 7 بیا خونم
ا.ت:باشه...ولی چیکارم دا...
جیمین سریع قط میکنه
ا.ت:وا چرا قطکرد ...ولش کن برم اماده شم
میری حموم و چند دقیقه بعد میای بیرون و موهات رو خشک میکنی و یه لباس از تو کمدت برمیداری و میندازیش روی تخت و لباسات رو عوض میکنی و سوار ماشینت میشی و میریسمت خونه جیمین
در خونش رو میزنی ک در بازمیشه وارد خونه میشی همه ی چراغای خونه خاموش بود و روی زمین پر گل بود و تو راه گل ها رو دنبال کردی و رسیدی ب حیاط همون جا وایسادی که جیمین میاد
ا.ت:سلام اینجا چه خبره؟
جیمین:ا.ت از اولین باری که دیدمت عاشق شدم یعنی تقریبا 2 سال پیش و من بهت گفتم که دوست دارم و تو قبول کردی که ملکه قلیم بشی ولی اون شب من بهت خیانت کردم ولی من اون شبمست کرده بودم و به خاطر همینم تو حال خودم نبودم و اینکه میخوام منو ببخشی و دوباره ملکه قلبم بشی
ا.ت:من چطوریمیتونم بعد اون کاری که باهام کردی بهت اعتماد کنم؟
جیمین:سعی میکنم اعتمادت رو جلب کنم حالا نظرت چیه؟
میدویی سمتش و میبوسبش و بعد 1 دقیقه ازش جدا میشی
ا.ت:منم دوست دارم
جیمین لبخند میزنه و دوباره میبوستت و براید استایل بغلت میکنه میبرتت سمت اتاق
۱۰.۸k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.