وقتی بد بوی مدرسن ولی دوست دارن ی روز جوریی میزننت که کار
وقتی بد بوی مدرسن ولی دوست دارن ی روز جوریی میزننت که کارت به بیمارستان کشیده میشه
نامجون:خودشو سرزنش میکنه که چرا اونجوریی زدت
جین:من چیکا کردم؟ امیدوارم بلایی سرش نیاد
یونگی:پسره احمق*از عصبانیت میگیره میزوصندلی هارو این ور اون ور پرت میکنه*
جیهوپ:ینی انقد بی رحم بودم که رو عشقم دس بلند کردم*بغض)
جیمین:امیدوارم منو ببخشه*بغض*
تهیونگ:من باید ازش محافظت میکردم ولی کاریی کردم که بره بیمارستان*بغض*
کوک:*اعصابش مث صگ خورده هرکی بش تیکه میپرونه رو به کتک میگیره
❌اصکی ممنوع❌
سناریو درخاستی داشتید بگید🙃
نامجون:خودشو سرزنش میکنه که چرا اونجوریی زدت
جین:من چیکا کردم؟ امیدوارم بلایی سرش نیاد
یونگی:پسره احمق*از عصبانیت میگیره میزوصندلی هارو این ور اون ور پرت میکنه*
جیهوپ:ینی انقد بی رحم بودم که رو عشقم دس بلند کردم*بغض)
جیمین:امیدوارم منو ببخشه*بغض*
تهیونگ:من باید ازش محافظت میکردم ولی کاریی کردم که بره بیمارستان*بغض*
کوک:*اعصابش مث صگ خورده هرکی بش تیکه میپرونه رو به کتک میگیره
❌اصکی ممنوع❌
سناریو درخاستی داشتید بگید🙃
۶.۶k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.