زیبایی ام را تبعید می کنم

زیبایی ام را تبعید می کنم
به سرزمینی که مردمش کور باشند
در شهر من؛
لطافت جرم است
و زیبایی، بدترین جنایت...
موهایم را از ریشه می زنم
شنیده ام بادهای اینجا
هیچ چیز را گردن نمی گیرند...
در شهری که امنیت باغچه ها
به بلندایِ حصارها بند است،
نه شعورِ اهالی اش....؛
گلی نباید کاشت...
چاره ای نیست،
این بار
تمامِ خودم را
تبعید خواهم کرد....!
دیدگاه ها (۱)

‏‎‏ ‏‎‏ ✨ شبها دستماݧ بہ خدا نزدیڪتر مےشود✨ پس بیا دعا ڪنیم ...

‏‎‏ ‏‎‏ خدایا🙏 کیست که شیرینی محبت تو را چشیده باشدو جز تو ...

دستانم برای رسیدن به اوکه کوتاه انددست به دامنِ آهنگ ها می ش...

کاش یاد میگرفتیم به جای اینکه به هم بگیم دوستدارم، عاشقتمهمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط