گرچه او هرگز نمیگیرد زحال ما خبر

گرچه او هرگز نمیگیرد زحال ما خبر

درد او گیرد خبر هرشب ز سر تا پای ما

صائب تبریزی
دیدگاه ها (۹۲)

▒تو ڪه میگفتـــــی ▒دیوانه چشـــــمانِ منی▒این چـــــه ...

از لحظه ای که چشم باز میکنمکار شروع میشودنظارت کیفیت تک تک ا...

فقط تاریکی می داندماه چقدر روشن استفقط خاک می دانددست های آب...

مرغک عاشق در حیاط خانه‌ام از آمدن بهار نعمه سر می‌دهد تو را ...

گر چه او هرگز نمیگیرد ز حال ما خبر درد او هر شب خبر گیرد ز س...

ما از امیدها همه یکجا گذشته ایماز آخرت بریده ز دنیا گذشته ای...

چون منتهای طلب من محو گشتن استهر موجه سراب شود راهبر مراصائب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط