چون جان و دلم خون شد

چون جان و دلم خون شد
در درد فراق تو

بر بوی وصال تو
دل بر سر جان تا کی؟!
دیدگاه ها (۱)

چشم هایش شروع واقعه بود...#علیرضا_آذر

رویای تو ، کودکی بود!دری را کوبید و فرار کرد...#شهاب_مقربین

شاعران گل گفته‌اند،اما برای وصف توباز باید معنیِنازکتری پیدا...

عمریستکه مقتول نگاه توامتو اینک از وصلغزل می سرایی#سعید_حسن_...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

به جز غوغای عشق تو درون دل نمی‌یابمبه جز سودای وصل تو میان ج...

فردا اگر بدون تو باید به سر شودفرقی نمی کند شب من کی سحر شود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط