قاشق چایخوری
#قاشق_چایخوری
معرفی کتاب:
داستانهای این کتاب کاملا جدی است و فضای طنز ندارد و رگههایی از عشق هم در آنها دیده میشود. داستانها در زمان حال و فضای شهری اتفاق میافتد و حالت اجتماعی دارند.
این کتاب دربردارنده ۱۵ داستان کوتاه است و به غیر از چهار داستان که پیشتر در نشریه داستان منتشر شده بودند همه آنها داستانهای جدیدی هستند.
برشی از کتاب:
پتوس بهرام مدام میرود. شب و روز، خواب و خوراک ندارد. همینجور میرود، از گلدان به تاقچه، از تاقچه به دیوار، به سیخ و میخ و نخ و پیچ چنگ میزند، هر برجستگی و لولا و لبهای را میچسبد، پیوسته و آهسته، نفسنفس میزند، از شیشه شکسته دریچه، از بند به بند، از برگ به برگ، از جوانه به جوانه، پیگیر قد میکشد. آرام میخزد و میرود. برگ میکند، شکل قلب، سبزِ روشن و سبزِ سیر، زنده و شاداب بالا میخزد. میافتد و برمیخیزد، خم میشود، از شیشه پنجره سرک میکشد به اتاق نگار، دستهای نگار را نگاه میکند که در کار قالی است.
نگار دارد قالی میبافد. قالیچهای که قرار است ببرد خانه بهرام...
#قاشق_چایخوری #داستان_کوتاه #هوشنگ_مرادی_کرمانی #کتاب #کتابخوانی
معرفی کتاب:
داستانهای این کتاب کاملا جدی است و فضای طنز ندارد و رگههایی از عشق هم در آنها دیده میشود. داستانها در زمان حال و فضای شهری اتفاق میافتد و حالت اجتماعی دارند.
این کتاب دربردارنده ۱۵ داستان کوتاه است و به غیر از چهار داستان که پیشتر در نشریه داستان منتشر شده بودند همه آنها داستانهای جدیدی هستند.
برشی از کتاب:
پتوس بهرام مدام میرود. شب و روز، خواب و خوراک ندارد. همینجور میرود، از گلدان به تاقچه، از تاقچه به دیوار، به سیخ و میخ و نخ و پیچ چنگ میزند، هر برجستگی و لولا و لبهای را میچسبد، پیوسته و آهسته، نفسنفس میزند، از شیشه شکسته دریچه، از بند به بند، از برگ به برگ، از جوانه به جوانه، پیگیر قد میکشد. آرام میخزد و میرود. برگ میکند، شکل قلب، سبزِ روشن و سبزِ سیر، زنده و شاداب بالا میخزد. میافتد و برمیخیزد، خم میشود، از شیشه پنجره سرک میکشد به اتاق نگار، دستهای نگار را نگاه میکند که در کار قالی است.
نگار دارد قالی میبافد. قالیچهای که قرار است ببرد خانه بهرام...
#قاشق_چایخوری #داستان_کوتاه #هوشنگ_مرادی_کرمانی #کتاب #کتابخوانی
۹.۱k
۱۸ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.