دوبینی لایو بوده~
دوبینی لایو بوده~
🐰: شام؟ هنوز نخوردم، فقط ناهار خوردم. این شما و این سوبین مو فرفری🐰: برای نهار کلی غذا خوردم. امروز کلی چیزای مختلف فیلمبرداری کردیم، من مراقبم چون همون اونا منتشر نشدن اما خب گفتم که چندتا فیلمبرداری داشتیم🐰: چرا نارنجی به نظر میرسم؟ یا زرد؟ به خاطر چراغاست؟🐰: نمیدونم کی دوباره قراره موهام رو دکلره کنم پس ازش لذت ببرید. شاید این آخرین باری باشه که توی زندگیم موهام رو دکلره میکنم🐰: خب میدونید این کاملا به من بستگی نداره... درسته که گفتم کمپانی به حرف ما گوش میده ولی خب اینجوری هم نیست که به تک تک حرفای ما گوش بده، پس ممکنه بعد از گفتن این حرفم بازم موهام دکلره کنم. اما احساس میکنم اگه موهام رو تیره کنم برای یه مدت طولانی قراره تیره بمونه پس ازش لذت ببرید🐰: ”کامنتها با چه سرعتی بالا میان9
؟ برای همه یه جوره؟“ فکر کنم برای آرتیست سریعتره. فردا کدوم قسمت تودو منتشر میشه؟ آهان همونی که کل روز هر پنجتاییمون به همدیگه بسته شده بودیم. ما ماموریتها رو انجام میدادیم. میپرسید دستم عرق کرده بود؟ ما دست همدیگه رو نگرفته بودیم، فقط دستمون به هم بسته شده بود پس ناراحت کننده نبود🐰: ما یه روز خالی توی ژاپن داریم به علاوه اون روز، یه سری چیزا برای فیلمبرداری داریم و برای توکیو دام هم تمرین میکنیم🐰: وقتی با آدمای جدید آشنا میشم خجالتیم، احتمالا وقتی برای اولین بار با موآ آشنا شدم هم اینطوری بودم. وقتی با یکی آشنا میشم و اون میگه ”تو باید یه آدم خجالتی باشی“ انگار دنیا روی سرم خراب میشه. درسته که منظور بدی ندارن ولی خب🐰: ”چقدر طول میکشه یخت آب بشه؟“ اگه کسی بخواد باهام صمیمی و دوست بشه منم زود باهاش صمیمی میشم ولی اگه یکی مثل خودم به پستم بخوره اوضاع یکم خیت میشه🐰: ”با آدمایی که برعکست هستن بهتر کنار میای یا آدمایی که مثل خودتن؟“ میخواستم بگم آدمایی که برعکس منن ولی خب فکر میکنم آدمایی که شبیه خودمن رو دوست داشته باشم🐰: ”اولین دوستی که پیدا کردی رو یادته؟“ کسی که واقعا ازش ممنونم. یکی از دوستایی که توی دوره راهنمایی پیداش کردم... من توی کلاسی افتادم که فقط یه نفر از 35 نفر رو میشناختم و اینطوری هم نبود که خیلی باهم صمیمی باشیم، مثلا وقتی همدیگه رو میدیدیم احوالپرسی میکردم. خلاصه من قصد داشتم برم باهاش صحبت کنم تا توی سال تحصیلی یه دوست داشته باشم اون اول دوست پیدا کرد و من رو بهشون معرفی کرد و حالا ما بیشتر از 10 ساله که باهم دوستیم🐰: ”همون دوستات که ازت عکس میگیرن“ نه نه این دوستام که توی آنسان زندگی میکنن نمیتونن خوب عکس بگیرن
ادامه ترجمه لایوش تو پست بعدیه:)
🐰: شام؟ هنوز نخوردم، فقط ناهار خوردم. این شما و این سوبین مو فرفری🐰: برای نهار کلی غذا خوردم. امروز کلی چیزای مختلف فیلمبرداری کردیم، من مراقبم چون همون اونا منتشر نشدن اما خب گفتم که چندتا فیلمبرداری داشتیم🐰: چرا نارنجی به نظر میرسم؟ یا زرد؟ به خاطر چراغاست؟🐰: نمیدونم کی دوباره قراره موهام رو دکلره کنم پس ازش لذت ببرید. شاید این آخرین باری باشه که توی زندگیم موهام رو دکلره میکنم🐰: خب میدونید این کاملا به من بستگی نداره... درسته که گفتم کمپانی به حرف ما گوش میده ولی خب اینجوری هم نیست که به تک تک حرفای ما گوش بده، پس ممکنه بعد از گفتن این حرفم بازم موهام دکلره کنم. اما احساس میکنم اگه موهام رو تیره کنم برای یه مدت طولانی قراره تیره بمونه پس ازش لذت ببرید🐰: ”کامنتها با چه سرعتی بالا میان9
؟ برای همه یه جوره؟“ فکر کنم برای آرتیست سریعتره. فردا کدوم قسمت تودو منتشر میشه؟ آهان همونی که کل روز هر پنجتاییمون به همدیگه بسته شده بودیم. ما ماموریتها رو انجام میدادیم. میپرسید دستم عرق کرده بود؟ ما دست همدیگه رو نگرفته بودیم، فقط دستمون به هم بسته شده بود پس ناراحت کننده نبود🐰: ما یه روز خالی توی ژاپن داریم به علاوه اون روز، یه سری چیزا برای فیلمبرداری داریم و برای توکیو دام هم تمرین میکنیم🐰: وقتی با آدمای جدید آشنا میشم خجالتیم، احتمالا وقتی برای اولین بار با موآ آشنا شدم هم اینطوری بودم. وقتی با یکی آشنا میشم و اون میگه ”تو باید یه آدم خجالتی باشی“ انگار دنیا روی سرم خراب میشه. درسته که منظور بدی ندارن ولی خب🐰: ”چقدر طول میکشه یخت آب بشه؟“ اگه کسی بخواد باهام صمیمی و دوست بشه منم زود باهاش صمیمی میشم ولی اگه یکی مثل خودم به پستم بخوره اوضاع یکم خیت میشه🐰: ”با آدمایی که برعکست هستن بهتر کنار میای یا آدمایی که مثل خودتن؟“ میخواستم بگم آدمایی که برعکس منن ولی خب فکر میکنم آدمایی که شبیه خودمن رو دوست داشته باشم🐰: ”اولین دوستی که پیدا کردی رو یادته؟“ کسی که واقعا ازش ممنونم. یکی از دوستایی که توی دوره راهنمایی پیداش کردم... من توی کلاسی افتادم که فقط یه نفر از 35 نفر رو میشناختم و اینطوری هم نبود که خیلی باهم صمیمی باشیم، مثلا وقتی همدیگه رو میدیدیم احوالپرسی میکردم. خلاصه من قصد داشتم برم باهاش صحبت کنم تا توی سال تحصیلی یه دوست داشته باشم اون اول دوست پیدا کرد و من رو بهشون معرفی کرد و حالا ما بیشتر از 10 ساله که باهم دوستیم🐰: ”همون دوستات که ازت عکس میگیرن“ نه نه این دوستام که توی آنسان زندگی میکنن نمیتونن خوب عکس بگیرن
ادامه ترجمه لایوش تو پست بعدیه:)
۶.۲k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.