نم باران نشسته روی شعرم دفترم یعنی
نم باران نشسته روی شعرم ، دفترم یعنی
نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی
سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم
فقط یک ریز می گردد جهان دور سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستیم نابود شد ، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟ .
. تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود .. خوبم ... بهترم یعنی...
مهدی_فرجی
نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی
سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم
فقط یک ریز می گردد جهان دور سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستیم نابود شد ، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟ .
. تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود .. خوبم ... بهترم یعنی...
مهدی_فرجی
- ۹۱.۳k
- ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط