نم باران نشسته روی شعرم دفترم یعنی

نم باران نشسته روی شعرم ، دفترم یعنی
نمی بینم تورا ، ابری ست در چشم ترم یعنی
سرم داغ است ، یک کوره تب ام ، انگار خورشیدم
فقط یک ریز می گردد جهان دور سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستیم نابود شد ، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم ، کافرم یعنی؟؟؟ .
. تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه می ماند بجا ، خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم ، شعر گفتم ، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود .. خوبم ... بهترم یعنی...
مهدی_فرجی
دیدگاه ها (۹)

هم مسجدو هم کعبه وهم قبله بهانه استدقت بکنی نور خدا داخل...

و چه زیبا گفت سهراب عزیز...باید امروز حواسم باشد که اگر قاصد...

یک کوزه غزل دارم یک سفره پذیراییمهمان منی #امروز ای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط