شیعه صفوی ،یا شیعه علوی،،
شیعه صفوی ،یا شیعه علوی،،
دکتر علی شریعتی:
شناخت علی ذهنیت است،
حب علی احساس است،
تشیع علی عمل است،،
،،،،سخن گفتن در باره علی ع، در باره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه در باره معجزه ای است،
که به نام انسان وبه صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.
درد علی ع دوگونه است:
یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق
سرش احساس میکند،
درد دیگر دردی است که اورا تنها در نیمه های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده،،،،
وبه ناله درآورده است.....
ما تنها بردردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند.
اما این درد علی ع نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است،« تنهایی» است،که ما آن را نمی شناسیم!!
باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را، علی ع درد شمشیر را احساس نمی کند. پس ما درد علی را احساس نمی کنیم.
ما ملتی که افتخار بزرگ ،انتصاب به علی و مکتب علی را داریم واین بزرگترین افتخار تاریخی است که می تواند بدان بنازد وبلاخره بزرگترین سرمایه، امیدی است
که میتواند به وسیله آن نجات پیدا کرده، وبه آگاهی،
بیداری، حرکت ورهایی برسد، اما درعین حال می بینیم،
که با داشتن علی وبا داشتن «عشق به علی» ،،
هم نرسیده ایم.
در صورتی که « شیعه علی بودن» از چون علی عمل کردن ،شروع می شود واین مرحله ای است ،پس از شناخت وپس از عشق.
بنابراین ما یک ملت دوستدار علی هستیم ،اما نه ،
شیعه علی،،
چرا که شیعه علی،
علی وار بودن،
علی وار اندیشیدن،
علی وار احساس کردن در برابر جامعه،!!
علی وار مسئولیت احساس کردن، وانجام دادن در برابر
خدا وخلق.!!
علی وار زیستن،
علی وار پرستیدن و،
علی وار خدمت کردن است.
یا حق
دکتر علی شریعتی:
شناخت علی ذهنیت است،
حب علی احساس است،
تشیع علی عمل است،،
،،،،سخن گفتن در باره علی ع، در باره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه در باره معجزه ای است،
که به نام انسان وبه صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.
درد علی ع دوگونه است:
یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق
سرش احساس میکند،
درد دیگر دردی است که اورا تنها در نیمه های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده،،،،
وبه ناله درآورده است.....
ما تنها بردردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند.
اما این درد علی ع نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است،« تنهایی» است،که ما آن را نمی شناسیم!!
باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را، علی ع درد شمشیر را احساس نمی کند. پس ما درد علی را احساس نمی کنیم.
ما ملتی که افتخار بزرگ ،انتصاب به علی و مکتب علی را داریم واین بزرگترین افتخار تاریخی است که می تواند بدان بنازد وبلاخره بزرگترین سرمایه، امیدی است
که میتواند به وسیله آن نجات پیدا کرده، وبه آگاهی،
بیداری، حرکت ورهایی برسد، اما درعین حال می بینیم،
که با داشتن علی وبا داشتن «عشق به علی» ،،
هم نرسیده ایم.
در صورتی که « شیعه علی بودن» از چون علی عمل کردن ،شروع می شود واین مرحله ای است ،پس از شناخت وپس از عشق.
بنابراین ما یک ملت دوستدار علی هستیم ،اما نه ،
شیعه علی،،
چرا که شیعه علی،
علی وار بودن،
علی وار اندیشیدن،
علی وار احساس کردن در برابر جامعه،!!
علی وار مسئولیت احساس کردن، وانجام دادن در برابر
خدا وخلق.!!
علی وار زیستن،
علی وار پرستیدن و،
علی وار خدمت کردن است.
یا حق
۳.۰k
۲۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.