دوچشم مست

شأن تو بالاترین است وتعارف می کنی
از قوانین کبوترها تخلف می کنی

جاده لغزنده است و بی شک با شتابی اینچنین
در مسیر سرنوشت خود تصادف می کنی

حرف دل را ساده باید گفت باآیینه ها
ای که دائم در غزل هایت تکلف می کنی!

دوست داری رود باشی ، راهی دریا شویی
پس چرا بیهوده در صحرا توقف میکنی؟

تا به کی با شِکوه از دست زمین وآسمان
لحظه های ناب را غرق تاسف میکنی؟

حتم دارم عاقبت یک روز ، بی لشکر کشی
با دوچشم مست ، دنیا را تصرف می کنی


#رضا‌_حدادیان

#شعر_نو #غزل_فارسی #غزل_عاشقانه #غزل_معاصر #شعر_ناب #شعر #شعر_ایران #عشق_و_شعر
دیدگاه ها (۰)

روشنای پنجره ات

اردیبهشت دست هایم

خواب بوسه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط