پیش می آید گاهی در زندگی ات به هر دری که میزنی بسته است
پیش می آید گاهی در زندگی ات به هر دری که میزنی بسته است
دست و پا میزنی در مشکلاتت ، مثل اینکه حبس شوی در یک اتاق نمور و بی روزنه و در بسته .
که حال ، حکایت همان مشکلات است که هیچوقت راه فراری برایشان نداشتیم .
حالا هی مدام ازاین در به آن در بزنیم فایده که ندارد .
باز برمیگردیم به همان خانه ی اول .
یاد بگیریم
این مَن گاهی نیاز به رفع خستگی نیاز به نجنگیدن برای هیچ چیز دارد .
این مَن را رها کنیم ، "چای " بنوشیم و به دست های خدا خیره شویم که سهممان از معجزه اش به وقتش رخ میدهد.
دست و پا میزنی در مشکلاتت ، مثل اینکه حبس شوی در یک اتاق نمور و بی روزنه و در بسته .
که حال ، حکایت همان مشکلات است که هیچوقت راه فراری برایشان نداشتیم .
حالا هی مدام ازاین در به آن در بزنیم فایده که ندارد .
باز برمیگردیم به همان خانه ی اول .
یاد بگیریم
این مَن گاهی نیاز به رفع خستگی نیاز به نجنگیدن برای هیچ چیز دارد .
این مَن را رها کنیم ، "چای " بنوشیم و به دست های خدا خیره شویم که سهممان از معجزه اش به وقتش رخ میدهد.
- ۱.۱k
- ۱۹ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط