شهیدی که دست و پا و سرش را جدا کردند

شهیدی که دست و. پا و سرش را جدا کردند...

شهید_سیــــد_مـیلاد_مصطفوی 🕊🌺

🍁سید با من سال 92 خادم الشـــــهدای شلمچه بود، حال عجیبی داشت، نماز شبش ترک نمیشد بچهارو برای نماز صـــــبح آروم بیدار میکرد.

تو سنگرجمـــــاعت میخوندیم از اخلاصـــــی که داشت خودش جماعت نمی ایستاد بااینکه از سادات بود و از همـــــه بزرگ تر بود.

تمام15روز خادمی پابرهـــــنه بود طوری که تمام کف پاهاش تاول زده بود، یادمه صورتش توآفتـــــاب سیاه شـــــده بود کـــــرم بهش دادم زد.

همیشه یه پارچه سبز دورسرش میبست.
واقعا یه بدخلقی ازش ندیدم شهـــــادت حقــــــش بود.

شهید_مدافـــــع‌_حـــــرم_مهندس
سیــــد_مـیلاد_مصطفوی
دیدگاه ها (۰)

از شش سالگی نماز را به طور مداوم و اول وقت می خواند و هر جای...

دو روز قبل از اعزام به سوریه گفت:خواب دیدم بدنم با #خمپاره ق...

🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷💐🌺🇮🇷🚨تانک درمقابل مردم🔻 ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ به دستور...

دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه‌اش مانده بودند وسط یه کو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط