یک نفر نی میزند در معبد تنهایی ام

یک نفر نی میزند در معبد تنهایی ام...
یک نفر گم میشود در خنده شیدایی ام...
روی موهایم هزاران یاس آبی رسته است...
بعد ازین من هستم و افسانه رسوایی ام...
چشم های خیس شب در هی هی چوپان دل...
میزند آهنگ اندوه من و تنهایی ام...
این شب آخر ک یلدا را سیه رو کرده است...
خواب را پس میزند در نغمه لالایی ام...
کاش فردا معنی امروز کشتن را نداشت...
اهل امروزم ولی دیوانه فردایی ام...
یک نفر نی میزند در غربت فردای من...
آه ازین نغمه و این رقص بی پروایی ام...
باز از امروز تا فردا جنونی دیگر است...
نغمه های گرم چوپان میکند لیلایی ام...
دیدگاه ها (۱)

عاشقم..... اهل همین کوچه ی بن بست کـناری ، ...

‏‏‏‏ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺷﺎﻩ ﻧﺸﺪﯼﺍﻭﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺸﮑﻠ...

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزنابتدای یک پریشانیست حرفش را ن...

پولدار که باشی برف بهانه ای میشود برای لباس نو خریدنبا دوستا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط