مادر خطاب به کودک خردسالش
مادر خطاب به کودک خردسالش:
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی بر میداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه میکرد؟
کودک: آره مامان جونم!
مادر: و فکر میکنی به تو چی میگفت؟
کودک: میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دو تا برداری!
خداوند #امید شجاعان است، نه بهانه ترسوها
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی بر میداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه میکرد؟
کودک: آره مامان جونم!
مادر: و فکر میکنی به تو چی میگفت؟
کودک: میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دو تا برداری!
خداوند #امید شجاعان است، نه بهانه ترسوها
- ۱.۱k
- ۰۲ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط