بچه ها هانا بهوش اومدهاسترس

#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼
𝒑𝒂𝒓𝒕 ²²
/بچه ها هانا بهوش اومده(استرس)
_هی.. هیچی بهش نمیگی ها.. نمیخوام کسی بفهمی... ممکنه هوس باشه
@از این کلمه بدم اومده یونگی.. ولی باشه
سریع به سمت بالا رفتیم در اتاق هانا رو باز کردیم
+باهاش چیکار کردی؟! الان کجاست؟
_خونش...
+تو از کجا میدونی
_چون خودم رسوندمش
/هانا... مایکل واقعاً بدردت نمیخوره.. اون قرار یک ماه دیگه بره آمریکا
+نگاه کن چی پیام داده
گوشی رو از دستش کشیدم و شروع به خوندن پیاما کردم
+مایکل.. خوبی؟
×آره عزیزم
+یونگی چی میگه؟
×باور کن... من همچین قصدی ندارم.. اگه هم قرار باشه برم تو دو با خودم میبرم آمریکا
چیییی یه لحظه استاپ ایت
_گوه اضافه نخور... کجا میخوای با این بری؟!
+آمریکا
_تو خیلی خری اون حاضر نیس تو کره بمونه اونم به خاطر تو بعد تو میخوای به خاطر این بری آمریکا
+میدونی یونگی...
@هانا خفه شو... بابا بیا و یه بار به حرف ما گوش بده... فقط یک بار
+میخوام.. گمشین بیرون
/هانا..
+گمشین بیرونننن
✓... ـ
هممون رفتیم بیرون به قیافه شلخته لارا نگاه کردم که معلوم بود از داد سوهو و هانا از خواب بلند شده.. یهو افتاد بغلم
✓میشه بریم بخوابیم؟!
_چه شبی شده امشب
@شما ها بخوابین. من میرم بیرون یکم قدم بزنم
_بیا بشین بینم فردا دانشگاه داری...
@ولم کن... تو هم همسن مایی چرا ادای پدرا رو در میاری... چون فقط 3 سال از ما بزرگتری؟! بسههه ولمون کن...
/سوهو... سوهووووو
✓سوهو برگرد همینجا (داد عصبی عربده)
سوهو برگشت سر جاش
✓امشب همتون شورشو در اوردین.. هم یونگی هم مایکل هم سوهو.... یکم به ما هم نگاه کنین.. یونها رو نگاه کنین جیکش در نمیاد معلوم نیس چشه.. اصن مایکل قرار بود بره.. آخه به تو چه زندگیه اوناست تو چرا خودتو دخالت میدی؟! من حق میدم دختر خالته.. دوسش داری میخوای از دختر خالت محافظت بکنی... بهتر نیست اینو با خانوادش در میون بزاری؟! و زه دیدار با خانواده مایکل هم داشته باشی؟! چرا همچیو میخوای خودت نل کنی؟! چون وکیل پایه یک دادگستری ای؟! تو تا زمانی که مجوز داشته باشی میتونی تو زندگیشون دخالت کنی..
_برو تو اتاقت
✓منطقت کج...
_گفتم گمشو ررو تو اتاقت... درکش انقدر سخته؟!
✓ی.. یونگی
@یونگی الان عصبی ای
_برو
/یونگ... لاراااا
همین کم مونده بود که هانا با چمدون بیاد پایین و بگه من میخوام برم خوابگاه که بله با یه چمدون بزرگ اومد پایین... رفتم جلوش وایسادم
_کجا؟!
+بفرمایید اونور آقای مین
_اگه نرم اونور چه اتفاقی میوفته خانوم لی؟!
+گفتم برو اونور
_نمیرم... وسایلتو چرا جمع کردی؟!
+نیازی نمیبینم که به شما جواب پس بدم
_عه (چمدونشو گرفتم و پرت کردم اونور) من تا زمانی که نفهمم امانت خالم کدوم گوری قراره بره اونم با چمدون بزرگ نمیزارم پاشو از این اتاق بزار بیرون
دیدگاه ها (۴)

#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼 𝒑𝒂𝒓𝒕 ²³+چه گوهی.. _حرف دهنتو بفهم +خواهش یکنم...

😂یونمین طنز😂

آرمی قرار بود عوض نشی💔https://www.thetopfamous.com/the-top-b...

#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼 𝒑𝒂𝒓𝒕 ²¹+چرا پوزخند میزنی.. عوضی.. خواهش میکنم...

رز وحشی پارت ۷ات...هیچ وقت یادم نمیره روز یکشنبه بود منو هان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط