painful love part 66
کوئین:خانم کانگ بفرماید بریم
+از جلسه اومدن؟
کوئین:بله
دنبالش رفتم که به در نسبتن از همه ی درا بزرگتر بود رسیدیم در زدو وارد شد بعد اون من وارد شدم تم اتاقش آبی پررنگ بود به خودم اومدم که یه مرد روی صندلی چرخ دار نشسته بود منو که دید بلند شد منم بهش تعظیم کردم
+سلام من کانگ سوجین هستم...از دیدنتون خوشحالم
مین یونگی:منم مین یونگی هستم...از دیدنتون خوشحالم...کوئین میتونی بری
کوئین:چشم
یونگی:بفرماید بشینید
+ممنون
یونگی:چیزی میل دارین؟
+نه ممنونم
یونگی:خوب از خودتون بگین...تا بیشتر آشناشیم
+خوب من ۳۰ سالمه
یونگی:متاهلین یا مجرد؟
با تعجب بهش نگاه کردم
یونگی:عااا من مجردم
+من متاهلم
یونگی:راست میگین؟
+بله یه دخترم دارم ۳ ماهشه
مین یونگی:آها خدا حفظش کنه
+ممنون (از حرف زدنش خندم میگرفت)
+دیروز برام از طرف شما نامه اومده بود منم برای اون اومدم
یونگی:بله...اگه راضی باشین میتونین تو همین شرکت ال جی کار کنین
+چرا که نه منم برای همین اومدم
یونگی:خوبه...پس میتونی از الان شروع کنی وسایل مورد نیاز رو برات آوردم ولی اگه وسایل میخوای بیاری از فردا شروع کن بیار
+پس ممنونم میتونم برم اتاقم؟
یونگی:بله به کوئین بگو راهنمایی کنه
+ممنونم..
رفتم بیرون کوئین رو پیدا کردم
+کوئین...
کوئین:جانم؟...عام نه معذرت میخوام بله
+میتونم کوئین صداتون کنم؟
کوئین:بله بله بفرمایین
+میتونی اتاق منو بگی کدوم طرفه؟
کوئین:دنبالم بیایین
رفتیم به سمت ته راهرو که اونجا اتاق من بود رفتم داخل اتاق قشنگی بود دلم میخواست از فردا شروع کنم همه چیو بچینم جزء کامپیوتر و کمد و میز چیز دیگه ای نبود پس ترجیح دادم فردا وسایل مورد نیاز رو بیارم از اتاق زدم بیرون که کوئین جلوم ضاهر شد
+هوم؟
کوئین:عامم اینم کلیدتون
+ممنون
کوئین:درو کلید نمیکنی؟
+عامم بله بله
درو قفل کردم و رفتم سمت اتاق مین یونگی ولی قبل اینکه واردشم صداشو میشنیدم
یونگی:باشه جیمین خوب استراحت کن فردا بیا....آره یه تازه وارد آوردم امیدوارم کارشو خوب انجام بده...
در زدم
یونگی:من باید برم کار نداری...خدافظ...بیا تو
رفتم داخل
یونگی:چیزی شده؟
+نه...ولی من میتونم از فردا شروع کنم؟
یونگی:بله بله حتمی...میتونی بری
+ممنون...خدانگهدار
یونگی:خدافظ
رفتم بیرون
کوئین:سوجین میخوای برسونمت
+نه ممنون
کوئین:یااا پس نمیخوای بیشتر باهم صمیمی بشیم؟
+چراااا باشه بریم
کوئین:کجا میخوای بریم؟
+برام فرق نمیکنه
کوئین:کافه بریم؟
+اوهوم بریم
کوئین:پس بیا پیاده بریم بعد اون باهم میریم میرسونمت
+باشه ممنون
پیاده میرفتیم انگار به شرکت نزدیکه...فکر کنم فقط کسایی که پولدار و ثروتمند هستن به اینجا میان
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.