از سر زلف تو پیداست که سر میخواهی

°
از سر زلف تو پیداست که سر می‌خواهی
از پریشانی یک شهر خبر می‌خواهی .
عشق میدان جنون است، نه پس‌کوچه عقل
دل دیوانه مهیاست اگر می‌خواهی .
هستی‌ام عزت و آزادگی‌ام بود، که رفت
از تهیدستی یک سرو ثمر می‌خواهی؟ .
شاخه خویش شکستم که عصایت باشم
تو ولی، از من افتاده تبر می‌خواهی .
عطر گیسوی تو تا ملک سلیمان رفته‌ست
زلف وا کرده‌ای و شانه‌‌ به‌سر می‌خواهی .
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
مصلحت نیست که از هر که نظر می‌خواهی .
وصف تو کار کسی نیست به‌جز «حافظ» و من
عاشقی اهل دل و اهل هنر می‌خواهی
. #پوریا_شیرانی
دیدگاه ها (۱)

.با من که به چشم تو گرفتارم و محتاجحرفی بزن ای قلب مرا برده ...

💙 .عطرِ رویِ چادرت، ما را روانی می‌کند!وای! عقلم با دلم دار...

.من شهیدِ عشوه هایت بودم از روز ازلخانقاهِ من؛ خیالت، خرقه ...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط