پارت

پارت4⃣1⃣
نفس عمیقی کشیدم خدا کنه بتونه برام کاری کنه
لباسامو با لباس خواب عوض کردم واز کتابخونم یه کتاب برداشت و رو تخت نشستم یکی دوصفحه خوندم اما دیدم حوصله ندارم نگرانیم بابت بدهی باعث این بی حوصلگیمه
کتابو رو پاتختیم گذاشتم ودراز کشیدم
انقدر این دنده اون دنده شدم تا خوابم برد
با صدای زنگ گوشیم از خواب پریدم
بعلــــــه صبح خود را شروع میکنیم با لعن و نفرین به مردم
بلند شدم و به سمت گوشیم که روی میز توالت بود رفتم
خدالعنتت کنه الما
-بنال نکبت تو ادم نمیشی
- سلام بر پرنسس راد عزیزم چندبار بگم فرشته ها ادم نمیشن
-oh my god
تو اگه فرشته ایی پس فرشته چیه ؟
تو شیطانی گلم
بعد با عصابنیت سرش داد کشیدم
- براچی صبح به این زودی زنگ زدی
-sory baby
-نگفته بودی با بازیگرا قرار عاشقانه میذاری ؟! .
با این حرف الما هنگ کردم بازیگر کیه
- الما بازیگر کیه
- پرنسس خودتو خر کن چرا انکار میکنی ؟
دیگه داشت حرصمو در میاورد
-المامثل ادم حرف بزن ببینم چی میگی ؟
-سوفیا دارم از پارسا پاکدل حرف میزنم معشوقه شما
رسما با این حرف الما هنگ کردم معشوقه من ! اونم پارسا پاکدل بلا به دور
با صدای بلند خندیدم بین خنده هام گفتم الما خیلی خلی خدا خیرت بده بعد چند وقت خندیدم خدایا این شادیارو از ما نگیر
-خدا شفا میده سوفیا حالا انکار میکنی دختریه چشم سفید من خل شدم پس این روزنامه ها با اخبار چی میگه ؟؟؟
دوباره هنگ کردم
دیدگاه ها (۱)

پارت5⃣1⃣این چی میگه ای به زمین گرم بخوری پاکدل با این قرار ...

پارت6⃣1⃣صدای مادرمو شنیدم که داشت بهم نزدیک میشد با خوشحالی ...

پارت3⃣1⃣اون مجسمه ماهی درون استخر که شب میشه فوارهاش که روی ...

پارت2⃣1⃣فروختن این خونه مساویه با داستان های زیاد برا رسانه ...

روانی منP54

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۶شب بعد از خاموشی عمارت ساعت ۲۲ویو کریستینا بعد...

پآرت22. دلبرک شیرین آستآد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط