بسلامتی پسری که

بسلامتی پسری ……که
ازخونه قهر کرد زد بیرون
رفت خونه رفیقش
شش :………ماه………"موند
بعد شش ……ماه سرکوچه
به یه دختر متلک ……انداخت
رفیقاش ………………گفتن……
این خواهر ………همون پسریه
که شش ماه تو خونه اش
راه……………………………داد
پسره میره پیش رفیقش
میگه شرمنده من به خواهرت
متلک…………………انداختمت
نمیدونستم ……خواهرته
رفیقش درحال ……خوردن
عررررررررق…………بود
میگه بشین ……………بزن
بسلامتی…………رفیقی……که
شش ماه تو خونه ام …بود
ولی نفهمید خواهرم چه شکلیه
دیدگاه ها (۱۳)

تاکه بودیم، نبودیم کسی٬کشت مارا غم بی هم نفسی٬تا که خوفتیم ه...

چشم مست تو عجب جلوه گر بیداد است خم ابروی تو سر مشق کدام اس...

مرور برخی خاطرات ..بیست نخ ...خرج دارد ..!@.ℳ

نـه مـیشـه بجـنـگـم باشنـه میشـه بـخـنـدم بازهمـیشه آرزوم ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط