غریبه بود!
غریبه بود!
آمد و دوست شد
آرامش داد و مهر شد
به دل نشست و صحبت شد
لذت بخشید و وابستگی شد
و در آغوشم گرفت و عشق شد.
گذشت...
لجاجت کرد و مغرور شد
تظاهر کرد و بازیگر شد
بی تفاوت شد...
سر شد...
سرد شد...
سرد شد.
تا جایی که...
آری همانند آغاز داستان باز هم غریبه شد...
آمد و دوست شد
آرامش داد و مهر شد
به دل نشست و صحبت شد
لذت بخشید و وابستگی شد
و در آغوشم گرفت و عشق شد.
گذشت...
لجاجت کرد و مغرور شد
تظاهر کرد و بازیگر شد
بی تفاوت شد...
سر شد...
سرد شد...
سرد شد.
تا جایی که...
آری همانند آغاز داستان باز هم غریبه شد...
۱.۲k
۱۲ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.