بوی نو شدن میآید

بوی نو شدن می‌آید
ولے تو
همیشہ رفیق کهنہ‌ی من بمان...
دیدگاه ها (۷)

هنوز در سفرمخیال می‌کنمدر آبهای جهان قایقی استو من، مسافر قا...

آیینه شدیمترسیدیم از هر نقشخود را در ما بفکنباشد که فرا گیرد...

ای کہ میدانے ندارم غیر درگاهت پناهی

چون ڪہ تقدیرچنیٖن است چہ تدبیر ڪنم

بمان...دوست داشتنم هنوز بوی باران و کاهگل می دهد... بوی مداد...

ببین می‌توانی بمانی، بمان...

طبیعت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط