یک شب به طاعت تو نیاوردهام به صبح

یک شب به طاعتِ تو نیاورده‌ام به صبح
بیهوده رفت روز و شب و سال و ماهِ من...😓
دیدگاه ها (۲)

از ناخُنک عشقِ تو بر زخم جراحت یک شب ننهادیم به بالین سر را...

دو سوم بدنم آب است، اضافی بدنم آتش چه کرده داغ تو با قلبم ب...

خسته‌ام نیست کسی حال مرا درک کند کاش این روح شبی جسم مرا ترک...

نشناخته بودیم دری غیر همین دَر ما را به چه تقصیر،فلک در‌به‌د...

1 سال،12 ماه،365 روز،8760 ساعت،525600 دقیقه،3153600 ثانیه،هر...

بالاخرہ یڪ روز سهمم رااز این جمعـہ هاے دلتنگے میگیرم…!روزے ڪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط