اگر آمدی




اگر آمدی
خبرم کن
در خانه بمانم
که از اندوه نمیرند
شمعدانیهای منتظر و ماهی های حوض
و لبخندی که بشوق برلبانم میبندد 
که تو بیایی ُ کسی خانه نباشد

#سید_علی_صالحی
دیدگاه ها (۱)

‌تو را بسیار دوست دارمو می دانم که شیوه عشق منکهنه شده استشر...

‌.با تو بودن خوبستو کلام تومثل بوی گل ، در تاریکی استمثل بوی...

‌.خورشید هرجای آسمــان که میخواهد باشدصبــــــــح من آن دمیس...

ای کرده غمت غارت هوش دل مادرد تو شده خانه فروش دل مارمزی که ...

#سناریو⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑⭑دازای: چند روزی از شروع مدارس می...

رمان سوکوکو _ پارت 8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط